بازسازی ترکی سریال بریتانیایی برنده جوایز The Split، که خانوادهای از خواهران را دنبال میکند که به عنوان وکیل طلاق کار میکنند، پس از بازگشت پدر جدا شدهشان به جمع، با گذشته آنها روبرو میشود.
اکثر کودکان خیابانی به بیست سالگی نمی رسند. نمی توان گفت کسانی که آن را دیدند زندگی کردند. مواد مخدر، خشونت، آزار جنسی، گرسنگی... سرنوشت کودکان خیابانی یا زندان است یا قبر. پنج تن از این کودکان موفق می شوند در برابر این سرنوشت مقاومت کنند. خود را "بی ریشه" می نامند. پرندگان آتش نشانی که بزرگترین آنها 13 ساله، کوچکترین آنها 6 ساله، یک دختر و یک اوتیستیک، پنج کودک خیابانی که یک نوزاد چهل روزه را در زباله دانی پیدا می کنند و می گویند چگونه از "بی ریشه" به "پرندگان آتشین" تبدیل شده اند. "؛ داستانهای کودکانی را که در برابر سختیها، دردها و سرنوشت مقاومت میکنند، پوشش خواهد داد.
عذرا گونای یه وکیل طلاق موفقه که در استانبول، به همراه خواهرش صنم و مادرش که از سردمداران این شغله، به پرونده اشخاص با نفوذ و سرشناس رسیدگی میکنن. عذرا بعد فارغ التحصیلی با سرگن گونای که مثل خودش وکیل بوده ازدواج میکنه و صاحب سه بچه میشن. با وجود مسائلی که به اقتضای شغلش شاهد میشد و ضربه ای که از پدرش خورده بود، عذرا همیشه به مفهوم ازدواج کاملا متعهد بود ولی این تابلوی خانواده خوشبختی که برای خودش ساخته بود با خیانت شوهرش با خاک یکسان میشه…
این سریال داستان زندگی بارباروس خیرالدین پاشا، ملقب به ریش قرمز رو به تصویر میکشه. بارباروس خیرالدین پاشا که در زمان عثمانی کاپیتان دریایی دولت بود، پیروزی های فراموش نشدنی زیادی در جنگ های برون مرزی کسب کرد و باعث برتری عثمانی در دریای مدیترانه شد. اسم اصلی خیرالدین پاشا، رئیس خضر است که سه برادر به نام های اوروچ، اسحق، الیاس دارد.
دویگو و بهادر در شرکتی کار میکنند که بدهیهایی که بانکها به دلایل متفاوت نمیتوانند آنها را پیگیری کنند را میخرند، و به هر قیمتی شده این بدهی ها رو از بدهکارها دریافت میکنند. زندگی دویگو و بهادر بعد از آشنایی با جرن تغییر میکند…
علیرضا یه راننده تاکسیه و تمام خرج و مخارج زندگی اش رو از همین راه بدست میاره. هالیده هم دکتره و یک دوست پسر زورگو و پولدار داره که برای رسیدن به هالیده هرکاری میکنه. یک شب ..
ماجرا از اونجا شروع میشه که دمیر و سلین هر دو یک خونه رو میخرن و مجبور میشن تا حل شدن مشکل، با هم زندگی کنن و …
کنترل یکی از پردرد سر ترین محله های استانبول یعنی چوکور(گودال) در دست خانواده ی کوچوآ هست. مهم ترین قانون این خانواده اینکه اجازه به پخش م مصرف مواد مخدر نمیدن.ولی گروهی هست که روی این محله چشم دارن و میخوان این قانون (منع مخدر) رو بشکنن.که باعث میشه این نظم حاکم در محله بهم بخوره…
کمال یک مهندس معدن جوان و فقیر است . برای به دست آوردن روزی خودش ، به همراه کارگرانش ، در اعماق زمین در حال تلاش و جدال است . کمال فقیر است ولی غرور زیادی داره . یک روز دختری به اسم نیهان رو از خطر غرق شدن نجات میده . به این ترتیب با او آشنا میشه و زندگیش تغییر میکنه . بعد از این تغییر بزرگ او مجبور به ترک استانبول میشه و در جایی دیگر ، در یک معدن مشغول به کار میشه . یک روز فاجعه ای در معدن برای او و کارگرانش رخ میده . سال ها بعد از این اتفاق او …