اولیویا، استاد اسپانیایی هنرهای زیبا با یک حرفه حرفه ای درخشان، پس از اقدام به خودکشی در بیمارستانی در استانبول از کما بیدار می شود. او در آنجا به سؤالات بازرسی پاسخ می دهد که در حال تحقیق در مورد همکاری اولیویا در یک شبکه قاچاق آثار هنری با یامان، معشوقه ترک او است.
این فیلم محور زندگی فوات، وکیل موفق و محترمی است که اتفاق بدی برای دخترش افتاد. این سریال به مخاطب منتقل میکند که چگونه فوات در حالی که سعی میکند انتقام حادثه دخترش را بگیرد، با تاریکی درون خود مقابله میکند و در کنار پیامهای مرموزی که به گوشی او میرسد، سعی میکند به عدالت خود دست یابد.
سرباز الجزایری که دو زندگی متفاوت دارد، باید گذشته خود را پنهان کند و با دکتر فیروزه که هیچ حد و مرزی نمی شناسد ازدواج کند.
رویاها و واقعیتها دربارهی چهار زن جوان است که در محلهای معمولی زندگی میکنند و در تلاش اند رویاهای خود را حقیقی کنند. این سریال که محوریت اصلی آن مجادلهی بیپایان میان حقایق زندگی است، با شخصیتهای تاثیرگذارش به بینندگان وعدهی داستانی پرهیجان را میدهد…
بازیگر Binnur Kaya در سریال اتاق قرمز نقش روانپزشک رو ایفا میکنه و داستانهای واقعی راجع به روانپزشکی و اینکه چطور به صورت غیر منتظره ای خودشو درگیر زندگی بیمارانش میکنه رو نقل میکنه. دلیل تولید این سریال علاقه ی شدیدی است که بینندگان به صحنه های تراپی در عروس استانبول نشون دادند.
کنترل یکی از پردرد سر ترین محله های استانبول یعنی چوکور(گودال) در دست خانواده ی کوچوآ هست. مهم ترین قانون این خانواده اینکه اجازه به پخش م مصرف مواد مخدر نمیدن.ولی گروهی هست که روی این محله چشم دارن و میخوان این قانون (منع مخدر) رو بشکنن.که باعث میشه این نظم حاکم در محله بهم بخوره…
“حکایت ما” قصه ی زندگی یه دختر به اسم فیلیزه که تو یکی از محله های پایین شهر با خونوادش زندگی میکنه و یه جورایی انگار نقش مادر خونواده رو داره و از وقتی مادرشون ولشون کرده و رفته از خواهر و برادراش مراقبت میکنه. با اینکه پدرش یه دائم الخمره و همیشه مسته بدون این که از زندگیش خسته شه به خونوادش رسیدگی میکنه. یهو یه پسر خوشتیپ به اسم باریش وارد زندگی فیلیز میشه.
ایلول به خاطر پدر و مادرش کودکی سختی را پشت سر گذاشته ، و در دوران دبیرستان پدرش اورا در خانه ی مادر بزرگش تو مارماریس ترک کرده است ، رفتن او پیش مادر بزرگش ، برای او فرصتی هست که زندگی اش را از نو بسازد ، او به وسیله ی آشنایی با اقا معلم (علی ) زندگی اش را از نو میسازد ….
پویراز مردی که به آخر خط رسیده او همه چیزیش رو از جمله کارش ، همسرش و پسرش رو از دست داده ولی علا رغم همه ی این مشکلات تونسته سر پا بایسته . پسر پویراز که خیلی برای او اهمیت داره در دستای پدر زنش هستش او که در فکر گرفتن پسرش بود از طرفه مافوق سابقش با یه پیشنهاد رو به رو میشه که مجبور میشه قبولش کنه . پیشنهاد مافوق سابق پویراز نزدیک شدن اون به شخصی بنام باهریه که پدر مافیا هستش در این میان او با دختری بنام عایشه گل آشنا میشه و کم کم به اون دل می بنده در حالی که نمی دونه اون دختر ….