وقتی ساهسو برای یک سخنرانی به آدانا می رود، این فرصت عالی برای مواجهه با پدربزرگ جدا شده اش است. اما به زودی، او خود را در میان یک افسانه می بیند.
با زیرنویس چسبیده
هنگامی که رجب ایودیک و بهترین دوستش نورالله تصمیم می گیرند از خانه روستایی که از مادربزرگش به رجب منتقل شده بود دیدن کنند، آنها خود را در تلاش برای نجات دهکده و جنگل های اطراف می بینند...
هالیس آغا، ستون یکی از خانواده های مستقر غازیانتپ، تصمیم می گیرد با نوه سرکش خود فریت ازدواج کند تا او را به صف کند.
صنم هر صبح بعد چند ساعت کار در مغازه پدرش کل روز رو با کتاب خواندن و خیالبافی سپری میکنه و از زندگیش بیش از اندازه راضی هست.ولی تا زمانی که پدر مادرش گفتند اگه کار مناسب برای خودش پیدا نکنه به زور شوهرش میدن.صنم هم میره محل کار خواهرش و شروع به کار میکنه.هنوز خبر نداره عشقی که آرزویش رو داشت اونجا منتظرشه و …
کسی که سنگینی زندگی و محبت دو فرزند رو در قلب خود حمل میکند. داستان مادری که علیرغم فقر و مبارزه با زندگی میتونه بچه هاش رو بخندونه و خودش رو در مقابل سختی های زندگی سپر کنه تا بتونه مراقب بچه هاش باشه…
نازلی دختر دانشجوی آشپزی هست ، برای اینکه هزینه های دانشگاه را در بیاورد به اشپزی مشغول هست که یک روزی با پیشنهادی رو به رو میشود که به ان نمیتواند نه بگوید و به عنوان آشپز مخصوص وارد خانه فرید میشود که یک مرد ثروتمند و حساسه و تا به حال عاشق کسی نشده…
نارین (Ozgu Namal) یک دختر موفق است که در یک محله فقیر با خانواده اش زندگی می کند. پدرش رجب (Turgut Tuncalp) یک کار ثابت ندارد و به الکل معتاد شده است. به همین دلیل، نارین توسط پدرش همیشه مورد ضرب و شتم قرار می گیرد. تنها چیزی که که نارین در این زندگی میخواهد تبدیل شدن به یک زن موفق است تا بتواند بر روی پاهای خود بایستد. بنابراین، او خیلی سخت کار می کند و تبدیل به سخت کوش ترین و موفق ترین دانش آموز مدرسه می شود. با این حال، پدر او رجب نمیخواهد او را به مدرسه برود. او می خواهد نارین شروع به کار کند و برایش پول بیاورد. به همین دلیل، نارین به صورت مخفیانه از پدرش کار می کند.