با زیرنویس چسبیده
تنها پسر وایولت ونیبل ثروتمند زمانی که با دختر عمویش در تعطیلات به سر می برد میمیرد. چیزی که آن دختر مشاهده کرده به قدری وحشتناک می باشد که باعث دیوانگی او می شود...
در ۱۴ آوریل سال ۱۹۱۲ ، کشتى بزرگ و « غرق نشدنى » تایتانیک در راه کویینز تاون انگلستان به نیویورک با کوه یخ تصادم کرد و ۱۵۱۳ نفر مسافر و خدمهى آن ( از جمع ۲۲۲۴ نفرى ) غرق شدند ...
داستان در مورد محاصره غافل گیر کننده 400 هزار سرباز بریتانیایی و فرانسوی به دست نازی ها است. نازی ها با روحیه بالا در حال درهم کوبیدن آنها بودند و سربازان نیز برای فرار از مرگ به سوی دونکرک (جایی که فاصله خاک اروپا و بریتانیا درحداقل ممکن بود) عقب نشینی میکردند...
نورمن برای شست و شوی پنجرههای بیشمار کاخ یک لرد به کار گمارده میشود. پس از آنکه آدمربایان وارث خاندان لرد را که پسربچهای بازیگوش است، گروگان میگیرند، نورمن با فداکاری، او را از چنگ تبهکاران میرهاند. اما در این میان حافظهی پسرک آسیب میبیند و دیگر منجی خود را به یاد نمیآورد. همین موضوع برای نورمن دردسرساز میشود…
« دكتر بن مكنا » ( استوارت ) و همسرش ، « جو » ( دى ) كه همراه پسر كوچكشان براى گذراندن تعطيلات به مراكش رفتهاند ، شاهد قتل يك مأمور مخفى فرانسوى مىشوند كه پيش از مرگش به « بن » مىگويد جاسوسان مىخواهند يك سياستمدار خارجى را در آلبرت هال بكشند . جاسوسان براى ساكت نگه داشتن آنان پسرشان را مىربايند و زن و شوهر در تعقيبشان به لندن مىروند .
«پرفسور ج. اچ. دور» (هنکس) که در واقع دزدي سابقه دار است قصد دارد با هم کاري چند نفر به کازينويي در نيواورليانز دست برد بزند. او براي اجراي نقشه اش اتاقي را در خانه ي پيرزني ساده دل و به شدت مذهبي و پاي بند اخلاق به نام «ماروا مانسن» (هال) اجاره مي کند.