یک دختر دفترچه دوستپسرش را از جیبش برداشته و لیست دوستدخترهای سابقش رو داخل آن میبیند ، که باعث می شود او را به سوال که چرا اسم دوست دخترای سابقش هنوز هم در کتاب کوچک سیاه و سفید خود ذکر شده است.
بعد از اینکه پسری جوان به اسم “جیسون” مقاله ی درسی خود را تکمیل می کند، به طور اتفاقی راهش به سوی یک کارگردان هالیوودی باز می شود. کارگردان به او پیشنهاده یک فیلم اکشن می دهد و جیسون برای فیلم به لوس انجلس سفر می کند...
با زیرنویس چسبیده
راهبه ای به نام «ماریا» (اندروز) که به دلیل عشق دیوانه وارش به موسیقی و طبیعت با محیط صومعه هم خوانی ندارد، به عنوان معلمه ی هفت فرزند «ناخدا فون تراپ» (پلامر) به کاخ اشرافی او فرستاده می شود. ناخدا به سفر می رود و «ماریا» بچه ها را با موسیقی آشنا می کند...
مردی بلیت های هواپیمای خود را با مرد دیگری عوض می کند که آن مرد در سقوط همان هواپیما کشته میشود. از طرفی او عاشق زن آن مرد مرده می شود ...
با زیرنویس چسبیده
«ناتالي» (دياز)،«ديلن» (باريمور) و «الکس» (ليو)، براي مردي به نام «چارلي» (با صداي فورسايت) کار مي کنند که هرگز با کارمندان خود رو در رو ملاقات نمي کند. در مأموريت اين بار، «اريک ناکس» (راکول)، يکي از نوابغ فن آوري هاي الکترونيک ربوده شده و «راجر کوروين» اهريمني (کوري) مظنون شماره ي يک تلقي مي شود...