داستان در مورد دو فروشنده بیش از حد مسخره است که پس از خسته شدن رئیسشان از شوخی های بی مزه آنها، قرار است تبدیل به منشی شوند...
یک پسر خوشگذران و اهل مهمانی بهمراه یک باغبان، عمارتی خالی از سکنه را تبدیل به مکانی تفریحی برای زن ها کرده و از این راه شروع به کسب درآمد میکنند...
با زیرنویس چسبیده
راهبه ای به نام «ماریا» (اندروز) که به دلیل عشق دیوانه وارش به موسیقی و طبیعت با محیط صومعه هم خوانی ندارد، به عنوان معلمه ی هفت فرزند «ناخدا فون تراپ» (پلامر) به کاخ اشرافی او فرستاده می شود. ناخدا به سفر می رود و «ماریا» بچه ها را با موسیقی آشنا می کند...
جو و گیلی قرار می گذارند. آنها متوجه می شوند که خواهر و برادر هستند. جو دور می شود. گیلی متوجه می شود که او برادر جو نیست و جو در حال ازدواج است. آیا او می تواند عروسی را به موقع متوقف کند؟...