مجموعه تلویزیونی پايان كودكی به توصيف اولين برخورد هاي بشر با موجودات فضايی مي پردازد. در اين داستان ناوگانی از سفينه هاي فضايی غول آسا بر فراز تمام شهرهای بزرگ دنيا معلق است و چندين نسل است كه مردم آنها را مي بينند. اربابان بزرگ يعني همان افراد سفينه های فضايی كه خودشان را به اين نام ميخوانند، مدام با زمين ارتباط راديويی دارد ولي هيچ وقت خودشان را نشان نمی دهند. بعد از سالها عاقبت اربابان بزرگ از دل سفينه ها بيرون مي آيند و آفتابي ميشوند و آن وقت دليل انزوايشان در همه آن سالها معلوم می شود: اربابان بزرگ از دل اساطير خود ما بيرون آمده اند و شباهت عجیبي به اهريمن دارند...
با زیرنویس چسبیده
فیلم در مورد دختر و پسری است که در همسایگی هم زندگی می کنند و به شدت با هم در تنش هستند. ولی هنگامی که در بازدید علمی از یک موزه، جلوی یک مجسمه جادویی قدیمی با هم بحث می کنند، با نفرین مجسمه جای آن دو عوض می شود و روح هر یک در بدن دیگری قرار می گیرد...
یک دختر دفترچه دوستپسرش را از جیبش برداشته و لیست دوستدخترهای سابقش رو داخل آن میبیند ، که باعث می شود او را به سوال که چرا اسم دوست دخترای سابقش هنوز هم در کتاب کوچک سیاه و سفید خود ذکر شده است.