یکی از بزرگترین ناشران "ارل جونات" دست به یک قتل زده و برای پاک کردن رد پای خود مرد بیگناهی را مقصر جلوه می دهد. آن مرد "جرج استراد" یکی از کارمندان او است که باید تلاش کند بیگناهی خود را به اثبات برساند..
"مایکل اوهارا" ملوانی است که شیفته زیبایی "خانم بنیستر" شده و به خدمه کشتی عجیبی می پیوندد که در نهایت در نقشه قتلی پیچیده گرفتار می شود...
یک دلال سهام نیویورکی تلاش می کند خانواده پرجمعیت خود، شامل همسر و چهار پسر و کتابداری وسواسی را اداره کند و...
"جرج تیلور" از جنگ جهانی دوم با فراموشی بازمی گردد.پس از بازگشت به لس آنجلس، در تلاش برای پیدا کردن هویت قدیمی خود، او وارد پرونده قتلی سه ساله و جستجو برای پیدا کردن دو میلیون دلار گمشده می شود...
« بالين » ( مك ريدى ) صاحب كازينويى بزرگ در بوئنوس آيرس است . او براى « امور حراستى » كازينو مردى به نام « جانى » ( فورد ) را به كار مىگيرد . « جانى » پس از چندى متوجه مىشود كه « گيلدا » ( هيورث ) محبوبهى سابقش همسر كنونى « بالين » است .
یک دانشمند شرور و یک گوژ پشت از زندان گریخته و با دراکولا، مرد گرگنما و هیولای فرانکشتاین روبرو می شوند...
در جنگ جهانی دوم لورل و هاردی در جایگاه بادیگارد هایی قرار دارند که باید از اختراعی بزرگ که یک بمب است حفاظت کنند…
"پیت" خلبانی توانا است که به نظر می رسد شانس بسیار زیادی در پروزهای خود دارد. آتش جنگ جهانی دوم زبانه کشیده و او مجبور است زندگی آرام خود را ترک کند. وقتی او کشته می شود به بهشت رفته و متوجه می شود هر خلبان برای خود فرشته محافظی دارد و...
"زندرا" شاهزاده سفیدپوست یک تمدن گمشده، پس از حمله نازیها به جنگل با هدف غارت مردمش از "تارزان" درخواست کمک می کند و...
لورل و هاردی که از گارد نیروی هوایی اخراج شده اند به طور اتفاقی به یک نقشه خرابکاری پی برده و جهت افشای آن تلاش می کنند ...