یک مادر پس از یک فاجعه ویرانکننده به دنبال پسر گمشدهاش میگردد، تا در نهایت متوجه شود که خودش فوت کرده و در حال حاضر در دنیایی از روحهای بیآرام محبوس شده است. این داستان در یک دنیای ماوراء طبیعی و مهیب رخ میدهد.
مرخصی یک زندانی نمونه با بازگشت گذشتهاش به تراژدی تبدیل میشود و او را مجبور به فرار میکند. او در تایلند زندگی جدیدی را آغاز میکند تا اینکه یک جنایتکار محلی او را دوباره به دنیای جرم و جنایت باز میگرداند...
زنی پس از مرگ عموی ناشناس خود، گورستان خانوادگی را به ارث میبرد. او در ادامه، متوجه میشود که گورستان با قتلهای مرموزی در ارتباط است. او برای حل این معما تلاش میکند و در این راه، اسرار تاریک خانوادهاش را کشف میکند.
یک استراتژیست نابغه که با نام مستعار "پروفسور" شناخته می شود و خدمه با استعداد او - متشکل از دزدان درجه یک - تلاش می کنند تا یک سرقت بی سابقه را در شبه جزیره کره انجام دهند.
«هان سان وو» یک عکاس تازه کار است. او زیاد صحبت نمی کند، اما مردی مهربان و خونگرم است. او با «لی یون سو» دوست است. آنها 20 سال است که دوستان صمیمی هستند. در همین حال، لی یون سو به عنوان یک ترانه سرا برای گذران زندگی کار می کند. او شخصیت صادق و روشنی دارد. بنا به یک دلیل، هان سون وو و لی یون سو شروع به زندگی مشترک در یک خانه برای 2 هفته می کنند. با هم ماندن، رابطه آنها عاشقانه توسعه می یابد و ...
دقیقا در زمانی که دست یافتن به امید و آرزوها، به امری محال تبدیل می شود، یک شمشیرباز جوان و با انگیزه، در مسیر رسیدن به اهدافش با مردی جوان و تلاشگر رو به رو می شود که به دنبال ساختن دوبارۀ زندگی اش است.
زمانی که همسر ولیعهد دوقلو به دنیا می آورد، آن را نشانه ای شوم دانسته و فرمان کشتن بچه دختر صادر می شود اما مادرش او را مخفیانه به خارج از قصر میفرستد. چند سال بعد وقتی بچه پسر از دنیا می رود، او دوباره به قصر بازمی گردد و حال مجبور است در نقش برادر دوقلویش، شاهزاده لی هوی (Park Eun Bin) باشد و کسی از هویت واقعی او که یک زن است، باخبر نشود…
پارک جه وون (Ji Chang-Wook) یک معمار صادق ، پر از شور و شوق و عاشق خیابان های شهر است. یک روز به زنی که او را “دزد دوربین” صدا میکند، برمیخورد و به او دل میبندد ولی همان روز ملاقات او را گم میکند؛ از طرفی لی یون اوه ، بازاریاب مستقلی است که زندگی معمولی دارد اما هویت دیگری به نام یون سون آه نیز دارد. او تصادفا در حالیکه با هویت جعلی خود است ، پارک جه ون را میبیند و عاشقش می شود…