یک زن تیزبین مردی را اسلحه به دست در قطار میبیند و سعی میکند به پلیس راه آهن اطلاع دهد، اما اقدام او باعث یک گروگان گیری می شود و...
با زیرنویس چسبیده
این فیلم در دههٔ ۱۹۵۰ در هالیوود اتفاق میافتد. داستان روی نورما دزموند تمرکز دارد؛ هنرپیشهای بازمانده از دوران سینمای صامت، که اینک با اختلالات روانی رو به رو است. وی در ویلایی رو به ویرانی، همراه با با مردی که قبلاً شوهرش بوده و حال خدمتکار اوست، در سانست بولوار زندگی میکند. نورما در حالی که هنوز آرزوی بازگشت به صحنه را دارد، تصادفاً با نویسندهٔ جوان اما موفقی آشنا میشود و کم کم به او علاقهمند میگردد. چندی طول نمیکشد که این رابطه با قتل و جنون پایان میپذیرد.
“برت” از دوران کودکی عاشق اسلحه بوده. پس از ترک ارتش به همراه دوستانش به یک کارناوال می رود، جایی که با “آنی” دختری بینظیر که به اندازه او عاشق اسلحه است آشنا می شود. آن دو با هم ازدواج می کنند اما “آنی” با وضعیت مالیشان کنار نمی آید. آنها دست به چند سرقت می زنند و “برت” طبیعت واقعی زنی که دوست داشته را می بیند...
زنی جوان و ساده لوح عاشق مردی خودش چهره می شود. اما پدر بدبین او تصور می کند آن مرد به دنبال ثروت دخترش است...
ایرما دختری است که در زندگی عاشقانه هم اتاقی اش دخالت می کند. استیو در یک بار کار می کند که رئیس آنجا معشوقه هم اتاقی ایرماست. هم اتاقی ایرما که قصد دارد با رئیس بار ازدواج کند، سهواً عاشق استیو می شود و...
پس از شکست ناپلئون واترلو و تبعید افسران و خانواده هایشان از فرانسه، کنگرهی آمریکا در سال 1817 تصمیم گرفت که 4 شهر کوچک در سرزمین آلاباما با تبعیدیان داده شود...
"هاوارد روارک" معماری آرمانگرا به دلیل ناهماهنگی طراحیهایش با تفکر موجود معماری از دانشکده اخراج می شود.او که به نظر کاری نمی تواند پیدا کند در نهایت نزد "هنری کمرون" مشغول بکار می شود.اما پس از چند سال "کمرون" از دنیا رفته و به "روراک" اخطار می کند اگر ایده هایش را تغییر ندهد این سرنوشت او نیز خواهد بود و...
نامه ای به دست سه زن که از طرف بهترین دوستشان “ادی راس” فرستاده شده است می رسد. او در نامه اعلام کرده که با همسر یکی از آنها فرار کرده اما اشاره ای به نام او نکرده و...
در بحبوحه جنگهاى داخلى امريكا .« مايك مكوم » ( فلين ) را ، به رغم شجاعتهايش ، از ارتش شمالى ها بيرون مىاندازند و او هم آرام آرام به كارهاى خلاف روى مىآورد . تا اين كه به نوادا مىرود و پس از راه انداختن قمارخانهاى بزرگ با مردى به نام « استنلى مور » ( بنت ) در معدن نقره ى او شريك مى شود .
"کای توردیک" به "گرنت متیوز" علاقه داشته و به او در تبدیل شدن به نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری کمک می کند.اما وقتی "گرنت" شروع به صحبت کردن به نفع خود می کند، حذب نگران می شود و...