این فیلم در دههٔ ۱۹۵۰ در هالیوود اتفاق میافتد. داستان روی نورما دزموند تمرکز دارد؛ هنرپیشهای بازمانده از دوران سینمای صامت، که اینک با اختلالات روانی رو به رو است. وی در ویلایی رو به ویرانی، همراه با با مردی که قبلاً شوهرش بوده و حال خدمتکار اوست، در سانست بولوار زندگی میکند. نورما در حالی که هنوز آرزوی بازگشت به صحنه را دارد، تصادفاً با نویسندهٔ جوان اما موفقی آشنا میشود و کم کم به او علاقهمند میگردد. چندی طول نمیکشد که این رابطه با قتل و جنون پایان میپذیرد.
ندارد
خیلی کم
در مجموع فیلم خوبی بود.
فوق العاده بود بعد از نزدیک به شصت سال هنوز هم میشه پای این فیلم بدون پلک زدن نشست بازی گلوریا سوانسون بی نقص بود منو یاد مریل استریپ میندازه 10/10 با افتخار
وایلدر از زبان اینگمار برگمان- نقل به مضمون: هیچ یک از فیلمسازان هالیوود به اندازه بیلی وایلدر مرا تحت تاثیر قرار نمی دهند. او در مورد بازیگر بسیار خوش ذوق است. از تمامی آن ها بازی بی عیب و نقصی می گیرد حتی از مرلین مونرو. همیشه عاشق فیلم هایش بوده ام.\nلازم به ذکر هست که این فیلم یکی از اصطلاحاً (((فیلم عمر))) های برگمانه و از معدود فیلمهایی که اون ها رو در آرشیو شخصیش نگه داشت.
شاید اسپویل\n\n\n\nیه جورایی داستانش شبیهFlorence Foster Jenkins 2016 هست.
هرچند فیلم بسیار خوبیست ولی وایلدر آثار فاخرتری هم دارد
نقد فیلم \nفیلم بسیار خوبی است و تقریبا بی نقص\nنکته ی جالبی که برای خودم داشت این بود که فیلمساز،تماشاگر را به کسی نزدیک می کرد که مقتول است کسی که تقاص دنیای خیالی فرد دیگری را می دهد چرا او با ترک کردن دزموند دنیای خیالی او را فرو می ریخت کشتنش کمک می کرد که آن دنیای غیر واقعی هنوز زنده بماند.\nدنیای خیالی دزموند خیلی خوب از کار در امده و بسیار باورپذیر شده و خود بازیگر نقش دزموند فوق العاده بازی کرده.فقط به نظرم شخصیت مکس خوب پرداخت نشده چون صرفا با اون جمله ای که در فیلم می گوید منطق کار هایی که می کند روشن نمی شود.\nداستان در واقع در باره ستاره ای است که افول کرده است اما به دلیل فضای خیالی و بسته ای که برای خود ایجاد کرده است هنوز خود را بزرگ فرض می کند و واقعیت را نمی بیند حالا شخصیت مرد ما وقتی این فضا را در قسمت پایانی فیلم بر هم می زند این برهم زدن پرده ی رنگین خیال خودش را به کشتن می دهد.\n
فیلمی بسیار خوب از وایلر بزرگ\n\nبه نشانه ها و محتوای فیلم دقت کنید\n\nروزگاری که سینما معصوم بود و بدون سکس و خشونت خود را عرضه میکرد و بینندگان را سیراب.\n\nببینید.
جدیدا بدجوری به فیلمهای کلاسیک علاقه مند شدم. واقعا دیدن همچین آثار فاخری همچون با درس مهمی در رشته سینما برابری میکنه.. فیلمی پر از احساس بود..
زیاد خوشم نیومد
در زمان خودش فیلم خوبی بوده!!! اما من که در سال 2016 میبینمش همچین چنگی به دل نمیزنه!!!\nالبته به بازیگرانش و کارگردانشاحترام خاصی قائلم و برام ارزش دارن\nمنتها باید با فیلم های زمان خودش مقایسه بشه\nمن 6 میدم\nاگر در زمان خودش میدیدم شاید 8 میدادم!
دیدن باستر کیون اونم چند ثانیه بدون دیالوگ نفس ادمو حبس میکنه\nولی اونجا ک به قطعه ی توکاتا و فوگ باخ میگفت مزخرف ادم کمی ناراحت میشه....البته به اون اجرای اریش فون اشتروم میگفت...\nباری،بنظرم یکی از بهترینهای تاریخ سینماست از تیتراژ زیبا تا پایان بندی منحصر بفرد و فوق العاده....گفتم تیتراژ یاد تیتراژ فیلم سکس دروغ نوار ویدوئی سودربرگ افتادم..یه همچین تیتراژی داشت
بیلی وایلدرکارگردان بزرگیه من ازدیدن همه آثارش تابه اینجالذت بردم واغافلگیری هایی که توفیلماش هست عالیند.\nبادیدن این فیلم ازکارگردانای محبوبم شد.
اریش فون اشتورهایم: Erich von Stroheim (1885–1957) \n================================\nخدمتکار یا پیشکار بانو دزموند با نام مکس که در داستان گفته شده که قبلا همسر این بانو بوده و کارگردان بوده و بعد از جدایی هم حاضر شده برای ماندن در کنار بانو، خدمتکارش شود، در دنیای واقع با نام اصلی اریش فون اشتورهایم شناخته می شود که خود کارگزدان بسیار برجسته سینمای جهان بوده و 12 فیلم زیبا را از 1919 تا 1934 کارگردانی کرده و خود نیز در 54 فیلم با قدرت و قوت تمام بازی کرده است. اشتورهایم متولد 1885 شهر وین (چایتخت آنزمان کشور اتریش-مجار) بود و در طول دوره کاری اش 2 بار جایزه برد و 2 بار هم نامزد شد و البته یک نامزدی اسکار برای ایفای نقش بی نقص در همین شاهکار بلوار سانست هم دارد. او دوست و پیشکسوت بیلی وایدر بود و در فیلمهایش همکاری داشت.\nسبک بازی رئال و اینکه اغلب در نقش های واقعی خودش بازی می کرد، برای هنردوستان لذت بخش بود.\nاشتورهایم در 1957 و در 71 سالگی درگذشت.
بسیار زیبا و دیدنی
این فیلم بیلی وایلدر نابغه یک فیلم خیلی خوب از لحاظ فنیه اما....\nبرای من جذابیت لازم رو نداشت...\nبازی بازیگرا تو ذوق میزد ، شاید بهترین یازیگر فیلم همون سیسیل ب دومیل بود که با وجود حضور کوتاهش به نظر من فوق العاده بود و همچنین باستر کیتون...\nاخه چرا باید یه مرده در نقش راوی داستان باشه؟؟!!
AGE CLASSIC BAZIN TA JAI KE MISHE FILMHAYE WILDER VA HAWKS VA WYLER VA FORD VA HUSTON VAKAZAN VA ESTEVENSON VA CHAPLIN RO BEBINID YANI GHABLE MORDAN BAYAD DID
FILMO BEBINID BEDOONE TOZIH VA HARFE EZAFE
این فیلم یک ادای دین به سینما و صد البته بازیگران قدیمی سینماست، کاراکتر نورما دزموند با بازی گلوریا سوانسون نیز یکی از شخصیت های زن به یاد ماندنی سینما است. همچنین سکانس پایانی این فیلم فوق العادس، رویاهای نابود شده یک بازیگر فراموش شده را به زیبایی به تصویر می کشد.
سراپا نوآر ! نوآری ناب ...\nنوآر در فرانسوی به معنی سیاه است ، سیاهی که وایلدر با زیرکی و نهایت زبردستی غلظت ان را در دل داستانی حقیقی به پرده کشیده، داستانی انتقادی که گمان میشود روزگاری خود وایلدر نیز زخم خورده ی ان بوده است ...\nاثر مذکور صحنه روایتگری خاص و نا متعارف کاراکتر نویسنده و مقتول فیلم می باشد ، روایتگر داستان غروب افراد مشهور در بلوار ارزوهاست ،کاراکترهایی که دیگر فیلمشان سوخته است !\nفیلم میتواند نمایانگر روی سیاه نظام رسانه ای (در این اثر هالیوود) باشد بطوری که تا زمانی جذاب و زیبا و مفید باشی میتوانی سربلند و زنده بمانی ولی در غیر این صورت ..... و این همان نگاه انتقادی خاصی است که وایلدر درفیلم گنجانده\nفیلم به دلایل ذیر به شدت پایبند به اصول ژانر نوآر است :\n.قهرمانان به اخر خط رسیده (مثال بارز همین فیلم! )\n.نورهای کم به همراه کنتراست-سینمای اکسپرسیونیسم (همانند فیلم شاهین مالت)\n.سیگار !\n.کاراکتر مونث پیچیده و یا بعضا اغواگر (همانند فیلم سامورایی - زنی که باعث از بین رفتن دلون شد)\nو هم چنین دیالوگ های ظریف و فوق العاده که اساسا شاخص اثار وایلدر می باشد \nاز دیگر نکات قابل توجه فیلم میتوان به شخصیت پردازی خوب و طراحی صحنه فوق العاده در کنار استفاده از وسایل عتیقه كه گویی مدت هاست که زمان درآنجا یخ زده اشاره کرد. وجود نماهای داخلی و لوكیشن هایی در فضاهای بسته با جذابیت های بصری فراوان به همراه تصویر برداری و دکوپاژ مناسب نیز از ویژگی های این فیلم است که همگی این عناصر در کنار هم باعث شده که این اثر بعد از گذشت 65 سال هنوز هم تماشاگر را جذب ظاهر و باطن خود کند .
فیلم مورد علاقه دیوید لینچ
بتی: تاحالا شده از خودت متنفر باشی؟\n\n\nجو: داءما!!!!!
اون چیزی که این کار رو با دیگر کارای استاد وایدلر تفکیک میکنه،پایان بندی فوق العاده فیلمه.
ینی میشه یه پیرزن پولدار خوشکل عاشق من بشه . اگه مثه نورما دزموند باشه که میمیرم براش.
یاس بیش از حد در فیلم منو آزار داد.یک درام فوق العاده تلخ که البته از لحاظ فنی چیزی کم نداره.
یکم زیاده توضیح نداده تو سایت؟ احساس میکنم یک داستان کاملو گفته فقط تو 10 دقیقه آخر یک اتفاقی میافته که اینتو نیس
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه