داستان فیلم در مورد پدر و مادر کارگردان مشهور سوئدی، اینگمار برگمان می باشد. در سال 1909، پدر او هنریک برگمان که مرد فقیری بود عاشق آنا، دختری از یک خانوادهی ثروتمند می شود. پس از ازدواجشان، هنریک بعنوان یک کشیش در شمال سوئد مشغول به کار می شود. اما پس از چند سال، آنا دیگر نمی تواند زندگی با مردم آنجا را تحمل کند...
دکتر "جنی ایساکسون" روانپزشکی است که با یک روانپزشک دیگر ازدواج کرده. آنها هر دو در کار خود موفق هستند اما به آرامی او دچار مشکلات روانی می شود. "جنی" توسط تصاویر و احساساتی از گذشته خود مورد تهاجم قرار می گیرد و در نهایت از کار می افتد...
در قرن نوزدهم، شعبده بازی به نام “آلبرت امانوئل فوگلر” (فون سیدو) با گروهی سیار وارد شهر کوچکی در سوئد میشود که مردمش اعتقادی به جادو ندارند. گروه با راهنمائی “فوگلر” شروع به بازی با ذهنیت میزبانانشان میکنند و زندگی آرام و آسوده آنان را بر هم میزنند
با زیرنویس چسبیده
پروفسور «بورگ» همراه عروسش، «ماریانه» که در زندگى زناشویى با همسرش مشکل دارد، براى دریافت دکتراى اقتصاد ( در پنجاهمین سالگرد فارغ التحصیلی اش از دانشگاه ) به لوند میرود... تمامی فیلم در ۲۴ ساعت روایت میشود...
"مگی" پس از جا ماندن از قطار با "دیوید" آشنا شده و شب را به همراه او می گذراند.آنها که پولی ندارند وارد یک کلبه تابستانی می شوند.مالک کلبه پیشنهاد اجاره به آنها را می دهد اما انگیزه دیگری دارد.در زندگی مشترک آنها باید با گذشته خود روبرو شده و با همسایه ها و مقامات روبرو شوند...