یک کارآگاه استخدام می شود تا از زندگی یک خواننده که به تازگی یک فروشگاه بزرگ را از مالک فاسد آن به ارث برده محافظت کند...
با زیرنویس چسبیده
گروهى از سیاستمداران نابکار، روستایى ساده لوحی به نام «جفرسن اسمیت» را انتخاب میکنند تا جاى سناتورى را که به تازگى درگذشته است بگیرد...
مردی از یک خانواده ثروتمند با زنی خوش اخلاق، اما از خانواده ای کاملا غیرعادی نامزد می شود و ماجراهایی پیش می آید که...
"جک" صادق و درستکار و "دیان" دغل باز و دروغگو ،برادران "اولری" هستند که در شیکاگو به قدرت رسیده و در نهایت تبدیل به رقبای هم می شوند...
"هیزل فلگ" اخباری دریافت می کند مبنی بر اینکه خبر مرگ او بر اثر مسمویت رادیوم یک تشخیص اشتباه بوده است. او خوشحال است چون با پولی که کارخانه در اختیارش قرار داده به نیویورک سفر می کند. اما با پیدا شدن خبرنگاری با نام "والی کوک" رویاهای او رنگ می بازند و...
با زیرنویس چسبیده
« آقاى ديدز » ( كوپر ) ، مرد سادهاى اهل شهرى كوچك ، ميليونها دلار به ارث مىبرد و تصميم مىگيرد پولش را به نيازمندان ببخشد. وقتى به نيويورك مىرود ، عده اى انگل گردش را مىگيرند ، و زنى روزنامهنگار ( آرتور ) دربارهى او گزارشهايى مسخره چاپ مىكند...
"اسکار جفی" کارگردان کارکشتهی «تئاتر برادوی» که دوران سختی را در حرفه خود می گذراند، تلاش می کند معشوقه سابق خو، که اکنون در هالیوود به موفقیت های زیادی دست پیدا کرده را متقاعد کند تا حرفه اش را از نابودی نجات دهد...
"جولین مارش"، تهیه کننده موفق تئاتر، نمایشی جدید را بر خلاف وضعیت سلامتش کارگردانی و تهیه کنندگی می کند. بودجه فیلم از طرف پیرمردی که عاشق ستاره فیلم "دوروتی بروک" است می آید. اما "دوروتی" پاسخی به عشق او نداده چون هنوز عاشق شخص دیگری است...
"لِم" به شیکاگو می رود تا گندمی که خانواده اش در مزرعه شان کاشته اند را بفروش برساند.او با پیشخدمتی به نام "کیتی" آشنا می شود.آنها عاشق هم شده و ازدواج می کنند."کیتی" توسط مادر "لِم" و خواهرش پذیرفته می شود اما پدرش او را رد می کند زیرا معتقد است او به خاطر پول با "لِم" ازدواج کرده است...