یک کلاهبردار وارد شهری می شود که توسط دو رقیب تحت کنترل می باشد. هر دو آنها فکر می کنند او یک تفنگدار معروف است و تلاش می کنند او را استخدام کنند....
"جیسون مک کلو" وارد یک شهر جدید می شود. پس از یک تیر اندازی بزرگ او به سرعت پسر جوان یک زمین دار شرور را بازداشت می کند. نبردی بین او و هفتیرکشان دیگر در می گیرد و...
هفت تيرکش کهنه کاري به نام «کول تورنتن» (وين)، با کمک دوست قديمي اش کلانتري الکلي به نام «هارا» (ميچم)، به مقابله با سلطان گله داري، «بارت جيسن» (آسنر) و هفت تيرکش هاي تحت فرمانش برمي آيد...
دهه ی 1860. سرخ پوستان قبیله ی شاین از قلمروشان در یلوستون به قرارگاهی 1500 مایل دورتر در اوکلاهما منتقل شده اند. آنان که از انتظار برای رسیدن کمک های دولت فدرال به ستوه آمده اند و با بیماری و سوء تغذیه دست به گریبانند، تصمیم می گیرند راهی زادگاه خویش شوند…
جورج واشنگتن مکلینتوک، شخصی فروتن که با دوستان و دشمنان خود به طور یکسان رفتار می کند، همچنین با فقرا و رعیت ها مثل آدم های ثروتمند و درباری. او بسیار مضطرب است زیرا دخترش "بکی" دو سالی است که برای تحصیل از او دور شده است و...
جک یک بازرس راه آهن است که با خانواده اش در تگزاس زندگی میکند. این خانواده اخلاق خاصی دارند، به طوری که هر چیزی در اطرافشان مطابق میلشان نباشد را یا تغییر می دهند و یا میخرند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
این فیلم بر اساس کتاب منتخب نوشته شده توسط هارپر لی می باشد که داستان آتیکوس فینچ، وکیلی که در آلاباما جایی که در سال ۱۹۳۰ تبعیض نژادی همچنان بر پا بود زندگی می کند را به تصویر می کشد. این وکیل سعی دارد تا از مرد سیاه پوستی که متهم به تجاوز به یک زن سفید پوست است، دفاع کند. مردم شهر سعی می کنند تا وی را از این امر منصرف کنند اما او همچنان بر تصمیم خود قاطعانه پا فشاری می کند...
پاپ و کیتی واندر پدر و دختری هستند که یک سیرک را می گردانند و تلاش میکنند کسب و کار خود را از دست جان نوبل، رقیب سرسختشان در امان نگه دارند، کسی که پسرش مخفیانه به سیرک آنها آمده و بعنوان یک بندباز مشغول به کار شده است. کیتی عاشق این پسر می شود و...
"جری رایان" پس از درخواست طلاق همسرش، کار خود در نبراسکا را رها کرده و به نیویورک می رود. او با رقاصی به نام "گیتل موسکا" آشنا شده و...
با زیرنویس چسبیده
یک سناتور به نام رانسوم استادارد برای تشییع جنازه و تدفین مردی فقیر به شهر شینبون بازمی گردد و برای یک خبرنگار کنجکاو، داستان واقعی مردی که لیبرتی والانس را از پای درآورد را بازگو می کند.