وقتی "سوزان گیلواری" به افسر پلیس "وب گاروود" گزارش یک ولگرد که بیرون خانه اش پرسه می زند را می دهد او وارد عمل شده و عاشقش می شود.اما همسر "سوزان" سر راه او قرار دارد و...
با زیرنویس چسبیده
جوانى آس و پاس به نام « جرج » ( كليفت ) كه امكان ازدواج با دخترى ( تيلر ) از خانوادهاى ثروتمند را پيدا كرده ، به اتهام قتل محبوبهى باردارش ، « آليس » ( يونترز ) پاى ميز محاكمه مىرود...
با زیرنویس چسبیده
« ايو هرينگتن » ( باكستر ) ، بازيگرى جوان و شيفته و والهه ى دنياى نمايش است كه يك شب با اميد و آرزو خود را به رختكن ستارهى بزرگ برودوی، « مارلو چانينگ » ( ديويس ) مىرساند، و يك داستان غم انگيز و جذاب از زندگى خود را براى او و دوستانش تعريف مىكند...
"استنلی بنکس" پدر مغرور "کی" روز ازدواج او را به یاد می آورد.آن روز با اعلام نامزدی او شروع شد و مشکلات و غافلگیریهای این ازدواج در فیلم به تصویر کشیده می شود...
ایرما دختری است که در زندگی عاشقانه هم اتاقی اش دخالت می کند. استیو در یک بار کار می کند که رئیس آنجا معشوقه هم اتاقی ایرماست. هم اتاقی ایرما که قصد دارد با رئیس بار ازدواج کند، سهواً عاشق استیو می شود و...
در آغاز فیلم گروهی از شکارچیان غیرقانونی حیوانات به گروهی از گوریل ها حمله می کنند. محافظین حیوانات نیز با شکارچیان درگیر می شوند و سرانجام یک گوریل و مادر یک دختر کوچک کشته می شوند. در این میان یک بچه گوریل به رهبر شکارچیان حمله کرده و انگشت شست و سبابه او را قطع می کند. چند سال می گذرد و دختر بچه بزرگ شده و بچه گوریل نیز تبدیل به یک گوریل بسیار عظیم الجثه شده است. این دو دوستان صمیمی هستند و دختر او را جویانگ صدا می زند. پس از مدتی دوباره سر وکله شکارچیان پیدا می شود بنابراین نماینده سازمان حمایت از حیوانات دختر را راضی می کند تا گوریل را به لس آنجلس منتقل کنند و...
"آنابل سیمز" مصمم است تا همسری کامل برای خود پیدا کند.او فکر می کند این ویژگیها را در "مدیسون براون"،پزشکی خوشتیپ پیدا کرده ست. سپس نقشه ای را طراحی می کند تا او را وادار به ازدواج کند و...
پس از اینکه دوست پسر "هالی مول" که جاسوس گنگسترها است از طرف پلیس تحت پیگرد قرار می گیرد او خود را مخفی می کند.چه جایی بهتر از یک انستیتوی موسقی که کارکنان آن همگی انسانهای تنهایی هستند؟!...
یکی از بزرگترین ناشران "ارل جونات" دست به یک قتل زده و برای پاک کردن رد پای خود مرد بیگناهی را مقصر جلوه می دهد. آن مرد "جرج استراد" یکی از کارمندان او است که باید تلاش کند بیگناهی خود را به اثبات برساند..
در زمستان سال 1938،پاریس مملو از پناهنده های نازی شده که در سایه های شب زندگی کرده و در تلاش اند از بازگشت دوری کنند. یکی از این پناهنده "دکتر راویک" است که بطور غیرقانونی به کار خود ادامه داده و دشمن قدیمی اش را تعقیب می کند...