این مجموعه انیمه، اولین اقتباس هایی از 20 داستان از مانگاهای ایتو است. که شامل تامی، سویچی، کیبیتسوری کیکیو (بالن حلق آویز) میشود.
در گرنبل کینگدام، یه شهربازی متروکه، شیکی تمام عمر خودشو لا به لای دستگاه ها سپری کرده. اما یک روز، ربکا و گربه ـش، هپی، جلوی شهربازی ظاهر میشن. این تازه واردا نمیدونن که این اولین باریه که گرنبل توی این صد سال بازدیدکننده های انسان به خودش دیده! در حالی که شیکی به دنبال پیدا کردن دوست جدیده، همسایه های سابقش منتظر یه فرصتن تا یه شورش رباتی به راه بندازن... و وقتی که اونجا برای شیکی خیلی نا امن میشه، اون باید به ربکا و گربش بپیونده و با بشقاب پرندشون به یه کهکشان بی حد و مرز فرار کنه.
پس از برخورد با یک اژدها و یک شاهزاده در طی ماموریتش، شوالیه اژدها درگیر اتفاقاتی بزرگتر از آنچه که تصور میکرد میشود.
سیاهچال پنهان مکانی افسانهای است که دارای جواهرات و اشیایی کمیاب است. «نُور» که سومین پسر خانوادهی اشرافزادهی سطح پایینی بود و تنها پیشنهاد کاریش را از دست داده بود، اتفاقی صحبتهایی دربارهی این سیاهچال میشنود. سپس قدرتی بدست میآورد که با آن میتواند مهارتهایی ایجاد کند و حتی به فردی دیگری اعطا یا تغییرشان بدهد. جهت استفاده از این قدرت، نیاز است که با انجام کارهایی امتیاز جمع کند. کارهایی همچون خوردن غذاهایی خوشمزه و انجام اعمال منحرفانه با دختران هوسانگیز.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
این سریال در خصوص دورهی ای است که انسانها میتوانند ، وسایل کامپیوتری در بدن خود کار بگذارند یا بعد از مرگ مغزهای آنها میتواند در یک ربات زنده بماند. دولت ژاپن نیروی ویژهای متشکل از افسران سابق ارتش و پلیسهای ماهر به نام بخش امنیت عمومی نه به رهبری کاراکتر اصلی این مجموعه یعنی موتوکو کوساناگی ایجاد کرده که با تروریستها مقابله کنند.
گروه کازوما با نامهای از یونیون مواجه میشوند که از آنها درخواست میکند به روستای قبیله شیطانهای سرخ بروند. این روستا با تهدیدی روبرو است که ممکن است به نابودی آن منجر شود.
در خلاصه داستان این سریال آمده است ، تورفین که کودکی بیش نیست بر روی پاهای لیف اریکسون بزرگ نشسته است و با هیجان داستانهایی از سرزمینهایی وحشی که بسیار دورتر از غرب هستند گوش میدهد. اما تمایلات جوانی او با حملهی وایکینگها درهم شکسته میشود ، آنها خانوادهاش را میکشند. تورفین بزرگ شده و جنگجویی بزرگ میشود و در پی انتقام از سرکردهی وایکینگها ، اسکلاد میگردد و…
این سریال داستان پسر باهوش و خوش قلبی به نام تانجیرو کامادو می باشد که پدرش را از دست داده و مجبور می شود که از طریق فروش زغال چوب خرج خود و خانواده اش را در بیاورد. یک روز که تانجیرو برای کار به شهر مجاور می رود، تصمیم می گیرد تا شب را در محلی بگذراند زیرا شایعات مختلفی درباره وجود اهریمن های کوهستان شنیده بود. اما روز بعد، هنگام بازگشت به خانه، تانجیرو متوجه می شود که شیاطین به خانواده اش حمله کرده و تنها خواهر کوچکش زنده مانده است، اما دختر بیچاره تبدیل به یک اهریمن شده بود. تانجیرو برای انتقام از اهریمن ها و برگرداندن خواهرش به یک انسان، به یک شکارچی و قاتل اهریمن تبدیل میشود...
گروهی از نوجوانان بیسرپرست که در یک یتیمخانه به ظاهر بیعیب و نقص زندگی میکنند ، پس از زیر پا گذاشتن قانون منع خروج از یتیمخانه ، به یک راز هولناک پی میبرند و…