داستان این انیمه در مورد پسر جوانی به اسم یوجی ایتادوری است که به خاطر نجات جان دوست خود ، انگشت یک دیو شیطانی ، که دارای طلسمی منحوس است را بلعیده و به این ترتیب نفرین وارد روح او میشود. اکنون او برای اینکه بتواند این نفرین را از بدن خود خارج کند به باشگاه مخفی جادوگری پیوسته و…
با زیرنویس چسبیده
با زیرنویس چسبیده
ایزوکو دکو میدوریا و دانش آموزان همراهش در کلاس 1-اِی از دبیرستان قهرمانانه یو اِی انتخاب شدن تا در یک برنامه امنیتی در جزیره نابو شرکت داشته باشن. برای کسب تجربه بیشتر و تقویت کردن مهارت هاشون، قهرمانان با خدمات کوچک و کمک به مردم در امور روزمره شروع به فعالیت میکنن.
داستان در اواسط دوره موروماچی، دهه 1470 بعد از جنگ اونین و بونمی شروع میشه. داستان در نوتو پنینسولای خیابان هوکوریکو شروع میشه. شخصیت اصلی (هیاکیمارو) که 48 بخش بدنش رو نداره یه بدن مصنوعی میگیره که 48 هیولایی که بدنش رو گرفتن رو نابود کنه.
با زیرنویس چسبیده
داستان فیلم به Deku و All Might میپردازد که به جزیره ی شناور دست ساز بشر برای یک نمایش عجیب سفر میکنند که جزیره هک میشود و ساکنان جزیره گروگان گرفته میشوند...
آنها در رویایی به سر میبرند! رویای روزی که در آسمان بزرگ پر میگشایند. در آیندهای دور وقتیکه خشکیها ازبین رفتهاند، آدمی در شهر متحرکی به نام "پِلَنتِیشن" سکنا گزیده و خلبان(پایلوت)هایی در قسمتی از آن به نام "میستیلتین" یا "قفس پرنده" بوجود آوردهاند. بچههایی که در این قفس گیر افتادهاند، هیچگاه رنگ آسمان نمیبینند و مجبور هستند برای ارتقای خود مبارزاتی بوسیلهی رباتهایی جنگی به نام FranXX با موجوداتی عجیب به نام "کیوریو" (دایناسور) انجام دهند. این مبارزهها ضامن حیات این بچهها خواهد بود. پسرک قصهی ما "هیرو" که با لقب "کد016" شناخته میشود دارای مشکلاتی هست که موجب نادیده گرفته شدن او میشود، به همین خاطر وجودش غیرضروری شمرده میشود. چرا که عدم توانایی در راندن "فرانکس" مساوی با از دست دادن موجودیت است. اما دست روزگار دخترکی مرموز به نام "زیرو تو" (02) را که دو شاخ بر سر دارد را در سر راه او قرار میدهد.
ارن یگر و همرزمانش از سپاه 104 آموزشی به تازگی موفق شدند که عضویت کامل در گروه تجسسی را بدست بیاورند. در حالی که آنها خود را آماده رویارویی با تایتان ها می کنند...
میدونید، مردم با حق برابر به این دنیا نمیان! میدوریا ایزوکو از وقتی چهار سالش بود مورد آزار و اذیت همکلاسی هایی قرار می گرفت که قدرتهای فوق العاده داشتند. ایزوکو یک مورد نادر بود که بدون هیچ قدرتی به دنیا اومده بود. تمام این اتفاق ها باعث نشد اون از حرکت کردن به سمت چیزی که آرزوش را داشت دست بکشه، تبدیل شدن به یک قهرمان بزرگ دقیقا مثل مردی که همیشه تو زندگی تحسینش می کرد، ممکنه در اوج ناامیدی در اوج گریه و فریاد از نرسیدن... با کمک کسی که همیشه میخواست مثل اون باشه شانسی برای رسیدن به رویاهاش پیداکنه؟
در حالی که منطقه Trost از وجود تایتان ها پاکسازی شده، اِرن سراغ کاپیتان لیوای رفته تا توانایی ها اسرار آمیز او را یاد بگیرد و...
سونئو، جیان و شیزوکا تصمیم میگیرند یک فیلم ابرقهرمانی به تم فضایی بسازند. نبیتا باید نقش یک فضایی را بازی کند، اما زمانی که جیان شرایط را جدی میگیرد و فکر می کند نوبیتا واقعاً یک فضایی است، او را گاز میگیرد. نبیتا گریه کنان سراغ دورایمون می رود تا کمکش کند...