با زیرنویس چسبیده
نبردی بینظیر و نفسگیر در انتظارمان است! قویترین مبارزان باکی هانما و کنگان آشورا در یک رویداد بیسابقه به مصاف یکدیگر میروند. در این نبرد بیرحمانه، شاهد هنرنمایی بهترین رزمیکاران این دو افسانهای خواهیم بود.
جوزو فوجیماکی، مردی که از قانون گریخته، با تهدید به افشاگری مجبور به حضور در یک مبارزه مرگبار میشود. او باید در این میدان نبرد، با مبارزان ماهر و خطرناکی روبرو شود.
با زیرنویس چسبیده
پس از انفجار در یک کارخانه که به طرز مرموزی یک شهر را در زمان متوقف می کند، دو دانشجو با کودکی وحشی و مرموز روبرو می شوند. این دیدار، جرقه عشقی را در آنها برمی انگیزد که از نارضایتی آنها از زندگی روزمره شان ناشی می شود. این عشق، دنیای آنها را زیر و رو می کند...
رون کامونوهاشی، کارآگاه درخشانی است که پس از ناپدید شدن دوباره ظاهر می شود. او دارای یک قدرت وحشتناک است که می تواند مظنونان را به خودکشی بکشاند. اما یک خانواده وجود دارد که در برابر قدرت او مصون است. این خانواده ممکن است رازهای گذشته رون را بداند.
آتش، دود، آدرنالین و ترس - وقتی همه برای فرار از آتش می دوند، چند نفر شجاع می دوند تا درست به قطور آتش بپرند. آتش نشان ها جان خود را برای محافظت از دیگران به خطر انداخته اند و دایگو آساهینا همیشه آرزو داشته است که یکی شود. او تازه از آکادمی آموزشی خارج شده است و به تازگی به ایستگاه آتش نشانی مداکا-گا-هاما منصوب شده است. دایگو خودسر و با اعتماد به نفس بیش از حد به چند تماس پاسخ می دهد و به سرعت متواضع می شود و در جای خود قرار می گیرد - او هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری دارد تا بتواند خود را یک آتش نشان واقعی بنامد.
ایساکو هرگز نخواست که دختر یک رئیس یاکوزا باشد، اما زمانی که پدر و مادرش در یک تصادف رانندگی در 5 سالگی جان باختند، پدربزرگ گانگسترش او را پذیرفت و او را به عنوان عضوی از قبیله بزرگ کرد. ایساکو پس از سالها دوری از همکلاسیهایش به دلیل روابط خانوادگیاش، سرانجام آماده است تا اولین دوره دبیرستان خود را انجام دهد، یک زندگی عادی داشته باشد و حتی شاید عشق پیدا کند... تا اینکه خدمتکار خانواده وفادار و قیم فداکار ایساکو، 26- کیای یک ساله درست در کنار او وارد دبیرستان می شود و عهد می بندد که از او در برابر همه موارد فوق محافظت کند! حالا او یک زره زنجیر کش و تپانچه دار شوالیه درخشش(؟) برای مقابله با آن دارد، و علاوه بر آن در دبیرستان مشغول به کار است؟ یک خانم جوان چه کار کند؟!
یوکیتو، پسر یکی از رهبران فرقه مشکوک، به دلیل تمرینات آموزشی مضحک فرقه جان خود را از دست داد. حالا در کمال تعجب، او به دنیایی دیگر تناسخ یافت! برای او دنیایی ایده آل بدون مفهوم «خدا» یا «دین» بود اما...! ماجراجویی بی نظیر «تناسخ در جهان دیگر» آغاز می شود: ایجاد «دین» در دنیای بدون خدا؟!
پسری به نام یوتا حافظه خود را از دست داده است، اما مدام در دفترچهاش نقاشیهایی از گریدمن میکشد و بعد آنها را پاک میکند. او تصمیم میگیرد به ریکا ابراز عشق کند، اما دنیای آرام آنها با یک غرش فرو میریزد...
آکادمی سحر و جادو آرنولد مدرسه ای برای نخبگان است... و ری وایت فقط پسر معمولی شماست. در واقع به نظر می رسد که او اصلاً در جادو مهارت خاصی ندارد و کمی کلوتز است. به همین دلیل است که او هیچ ربطی به این شایعه ندارد که یکی از جادوگران بزرگ، جادوگر یخی، یکی از اعضای کلاس ورودی است ... درست است؟
مامدا تانوکی است که در دوران اشتباهی به دنیا آمده است - تنها چیزی که او می خواهد این است که انسان ها را فریب دهد، اما آن دوران شنیع تانوکی به پایان رسیده است. اما یک زن، استاد راکوگو به نام بونکو، به مامدا نشان میدهد که هنوز هم میتوان انسانها را جادو کرد... فقط با کلمات، نه توهم. مامدا مصمم است شاگرد بونکو شود، اما آیا میتواند استاد رواقی را متقاعد کند که او را بپذیرد...؟