داستان این سریال که بر اساس سری فیلم های "اسلحهی مرگبار" ساخته شده در مورد مارتین ریگز یک افسر سابق نیروی دریایی است که پس از مرگ همسر و فرزندش، برای شروع یک زندگی جدید به لس آنجلس نقل مکان کرده و در ادارهی پلیس آنجا مشغول به کار می شود. همکار او مورتاگ، یک کارآگاه است که بتازگی دچار یک حملهی قلبی تقریباً مرگبار شده و به همین دلیل باید از استرس و هیجان دوری کند و...
سریال داستان زندگی چهار شخص بزرگسال هست که به دلایلی مجبور به زندگی زیر یک سقف در کنار هم شده اند و در عین حالیکه قصد دارند روابط خوبی با یکدیگر داشته باشند هر کدام از آنها به دنبال آرزوها و جاه طلبی های شخصی خود می باشندکه این مساله آنها را وارد ماجراهای مختلفی می کند...
فیلم داستان یک زن جوان است که تلاش می کند تا والدینش را متقاعد کند تا نامزد فعلیش را بپذیرند و به جای آن شعله شور و اشتیاق دبیرستان قدیمیش را خاموش کند ..
داستان سریال درمورد مردی 200 ساله است که در سردخانهی نیویورک کار میکند و در تلاش است تا برای خلاصی از نفرین جاودانگی و ابدیت خود راه حلی پیدا کند...
این سریال علمی تخیلی و خانوادگی می باشد که داستان زندگی یک خانم فضانوردی را نشان می دهد که به خاطر ماموریتش یک سال تمام را در فضا سپری کرده و حالا پس از بازگشت تلاش می کند تا با همسر مخترعش و پسرش ارتباط برقرار کند ولی اتفاقاتی که در فضا برای او افتاده است ممکن است خطری جدی ررای فرزندش و شاید تمام بشریت باشد...
زن خانواده که یک جراح می باشد ، قرار است بر روی رئیس جمهور آمریکا جراحی کند ، اما او و خوانواده ـش توسط یکی از افسران اف بی آی به گروگان گرفته می شود , درخواست گروگان گیر ها این است که برای نجات دادن جان خونواده ـش مجبور است رئیس جمهور رو بکشد…
«ریک» یک افسر پلیس است که بعد از گلوله خوردن در حین ماموریت، چندین ماه در بیمارستان بیهوش بوده است. وقتی که او بیدار می شود، می فهمد که دنیای اطرافش توسط زامبی ها (مرده های متحرک) تسخیر شده است، و به نظر میرسد که او تنها شخص زنده است. او برای پیدا کردن خانواده اش به شهر آتلانتا می رود، و در آنجا به گروهی از بازمانده ها بر می خورد که در خارج از شهر ساکن شده اند. همسرش «لوری» و پسرش «کارل» و همینطور بهترین دوستش، «شین» در میان بازمانده ها هستند. اکنون او بهمراه دیگر بازمانده ها باید در دنیایی که پر از مرده های متحرک است، راهی برای زنده ماندن پیدا کنند...
سریال از یک فرار شروع می شود فرد جوانی ریشهای خود را می تراشد و یونیفرم مامورین زندان را می پوشد و به راحتی از زندان فوق امنیتی فرار می کند. نام این” فرد نیل کفری” است.
این سریال بسیار زیبا در مورد نویسنده ای است به نام کاستل که تمام نوشته های او ترسناک و وحشتناک است و در همین حال در شهر قتلهای زنجیره ای شروع میشود که شباهت زیادی با نوشتههای او دارد و پلیس هم به این نویسنده مشکوک میشود…
لیلی اونز نام دختریه که در کارولینای شمالی زندگی می کنه و خاطرات تلخ مرگ مادرش در سال 1964یک لحظه اونو رها نمی کنه. لیلی برای فرار از تنهایی و رابطه آشفته اش با پدرش به همراه تنها دوستش روزالین، به شهری در کارولینای جنوبی پرواز می کنه. شهری که خاطرات مادرش رو برای اون زنده می کنه لیلی با زندگی در کنار خواهران روزالین که در حال پرورش زنبور عسل هستند آرامش و تسکین زیادی پیدا می کنه و مشکلاتش رو از یاد می بره.