« ماکس » ( گابن ) تبهکار پر سابقه و قدیمى براى تأمین پس انداز ایام بازنشستگى ، محموله اى از شمش طلا به ارزش پنجاه میلیون فرانک را به سرقت برده است و هیچ کس نمىداند او عامل این دستبرد جنجالى بوده است .
بلويل پاريس ، تابستان سال 1898 . نجارى به نام « ماندا » ( رژيانى ) به « مارى » ( سينيوره ) دخترى كه با دارودستهى خلافكاران معاشرت دارد ، دل مىبازد و پس از چندى در يك درگيرى ، محبوب سابق « مارى » ، « رولان » ( ساباتيه ) را به قتل مىرساند ...
تعدادی نامه مشکوک،شایعه،ترس و شک را بین ساکنان یک دهکده کوچک فرانسوی پخش می کند.ساکنان یکی پس از دیگری علیه یکدیگر شده و رازهایشان برملا می شود اما تنها رازی که هیچکس نمی تواند آن را فاش کند هویت نویسنده نامه هاست...