یک زن زیبای گانگستر در حال فرار از بقیه باند خود، به شهری به نام "هارلم" وارد می شود و آنجاست که ناگهان تبدیل به قهرمان می شود…
" ویل" پسری از محله فقیر نشین "فیلی" است که توسط مادرش برای زندگی به خانه یکی از اقوام ثروتمند خود در "بل ار" فرستاده می شود. خانواده "بنک" یکی از ثروتمند ترین خانواده های منطقه هستند که در خانه مجلل خود زندگی می کنند. ولی ورود "ویل" نظم اشرافی که در این خانه حاکم بود را به هم می زند. او که بچه خیابان و موزیک رپ و رفص و آواز است با دیگر افراد خانه از بچه ها گرفته تا والدین تفاوت زیادی دارد. شیوه حرف زدن او شیوه خیابانی و رنگین پوستیست در جایی که خانواده "بنک" بسیاری از کلمات و رفتار "ویل" را بسیار وقیحانه می نامند. با گذشت زمان این دو نوع طرز فکر و دیدگاه بیش از پیش به هم نزدیک می شوند ولی رفتارهای این جوان پرشور در این خانواده اشرافی همچنان مایه خنده هست.
میامی وایس سریالی تلویزیونی در دهه ۱۹۸۰ بود که به داستان دو کارآگاه مخفی می پرداخت که با قاچاق مواد مخدر و روسپی گری مبارزه می کردند. این سریال با استفاده از موسیقی موج نو و مد مردانه ایتالیایی رنگارنگ، سبکی جدید و نوآورانه را در تلویزیون ایجاد کرد و تأثیر زیادی بر فرهنگ عامه دهه ۱۹۸۰ گذاشت.
«جوليان مارتي» (هدايا)، صاحب کافه اي در تکزاس، کارآگاهي خصوصي به نام «ويسر» (والش) را اجير مي کند تا همسرش، «ابي» (مک دورمند) و محبوبش، «ري» (گتس) را که در کافه ي او کار مي کند، بکشد. «ويسر» به خانه ي «ري» مي رود و در خواب عکسي از آن دو مي گيرد و وانمود مي کند که «ري» و «ابي» را کشته است...
با زیرنویس چسبیده
روان شناسي به نام «دکتر رابرت اليوت» (کين) به يکي از بيمارانش «کيت ميلر» (ديکينسن)، زن خانه دار و ميان سال ناراضي و سرخورده، توصيه مي کند از داشتن ماجراهاي عاشقانه خودداري نکند. اما «کيت» پس از نخستين تجربه اش در اين زمينه، به دست يک بلوند چرم پوش به قتل مي رسد...
سال 1963 شهر نیویورک، هرج و مرج همه جا را فرا گرفته، جنایتکاران قانون جنگل را در شهر برپا کرده اند و دورهی خوشی های زمان جوانی می باشد...