«جوليان مارتي» (هدايا)، صاحب کافه اي در تکزاس، کارآگاهي خصوصي به نام «ويسر» (والش) را اجير مي کند تا همسرش، «ابي» (مک دورمند) و محبوبش، «ري» (گتس) را که در کافه ي او کار مي کند، بکشد. «ويسر» به خانه ي «ري» مي رود و در خواب عکسي از آن دو مي گيرد و وانمود مي کند که «ري» و «ابي» را کشته است...
مثل یه تیکه از فیلم میمونه\nداستان نداره\nیه بریده از یه داستان\nموضوعش بیخوده.
منتقد معروف، راجر ايبرت فقيد، به اين فيلم نمره 100 از 100 داده.
یه فیلم بی سر و ته خیلی مسخره است
يه شروع خيلي خوب با يه آواز پاياني شنيدني
قشنگ بود
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه