این فیلم دنباله "زندگی و دیگر هیچ" ساختهی عباس کیارستمی می باشد. در روستايِ كوكر (اطراف رودبار ایران)، حسين به خواستگاريِ دختري بهنامِ طاهره ميرود. چون خانه ندارد به او پاسخِ منفي ميدهند. همان شب زلزله تمامِ مردم را بي خانه ميكند. حسين در بي خانماني خود را با همه يكسان ميبيند و خوشحال هم هست. هفت روز ميگذرد، در سرِ مزارِ «خدابيامرزها» حسين متوجه ميشود طاهره و مادربزرگش زنده ماندهاند. همان موقع گروهي برايِ ساختنِ فيلم به كوكر ميآیند و...
پیرزنی که در سرای سالمندان زندگی میکند به خانه برمیگردد تا روزهای پایانی عمرش را در خانهاش و کنار فرزندانش که هر کدام گوشهای به زندگی خود مشغولند بگذراند. گرمی حضور مادر در خانه، فرزندان را به دور هم جمع میکند و در این مجال فیلم به معرفی شخصیتهای داستان میپردازد.
جعفر خان، فرزند حاج اكبر، از فرنگ بازمی گردد و پدر با دیدن سر و وضع نامتعارف او در می یابد كه باید خود را به آب و آتش بزند تا بتواند از جعفر همانی بسازد كه می خواهد. كوشش پدر ناموفق می ماند زیرا......