با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
این فیلم داستان رقابت طراحان ماشین در سال ۱۹۶۶ و مسابقه جهانی اتومبیلرانی ۲۴ ساعته لمانز که در شهر لومان فرانسه برگزار می شود را روایت می کنند که باید ماشین فورد را شکست دهند.
یک ستوان گروه ویژه، زمانی که وظیفه کار کردن با یک گروه آموزش دیده برای از بین بردن جرم و جنایت در لس آنجلس به او داده می شود، بر سر دو راهی بین انجام وظیفه و وفاداری به محله اش قرار می گیرد...
داستان در اوایل دهه 1980 و رونق نفتی نروژ اتفاق می افتد. علاقه شدید یک غواص برای رسیدن به کف دریای نروژ، به یک تراژدی منتهی می شود و...
داستان فیلم در مورد کارآگاهی هست که همکارش به قتل رسیده و او باید برای یافتن قاتل، دو نوجوانی را که شاهد قتل بوده اند را پیدا کند...
مردی بدخلق در طی یک شب مستی در ملاقات با یک فرد غریبه لیستی درست می کند که شامل اسامی اشخاصی است که باید بعد از آن به سرعت طی یک مسابقه آن هایی که نشان گذاری کرده را به قتل برساند...
داستان سریال از جایی شروع میشود که یکی از افراد گروه توسط گروهکی تروریستی دستگیر شده و شکنجه داده میشود اما حرفی نمیزند تا اینکه رئیس باند او را میکشد و ...
این سریال بسیار زیبا در مورد نویسنده ای است به نام کاستل که تمام نوشته های او ترسناک و وحشتناک است و در همین حال در شهر قتلهای زنجیره ای شروع میشود که شباهت زیادی با نوشتههای او دارد و پلیس هم به این نویسنده مشکوک میشود…
داستان این سریال در مورد مردی است به نام پاتریک جین که در مورد ماجرا های جنایی تحقیق می کند و دارای استعداد های فوق العاده مانند شرلوک هلمز و همچنین از قدرتهایی مانند خواندن مغز نیز بهره میبرد و از اسرار نهفته در جرم ها و قتل ها پرده بر می دارد . اوگذشته خود را با پشیمانی کنار گذاشته او در گذشته تظاهر می کرده که باارواح ارتباط دارد که همین قضیه موجب کشته شدن خانواده اش توسط یک قاتل زنجیره ای شده است...
هر فصل از این سریال که جوایز بسیاری برده ۱۳ قسمت بوده و به ظهور و سقوط چهره های واقعی مجرمان استرالیایی از زبان هر دو طرف (مجرم و قانون ) بیان میشود. با پخش هر فصل در زمان های مختلف در شهر خواهید بود با کارفرماهای خلافکارای جدیدی که پلیس قصد گرفتن انها را دارد.
Michael Westen (جاسوس!) وسط یک عملیات توی نیجریه، حکم سوختگیش رو دریافت میکنه! «به عنوان جاسوس وقتی میسوزی، نه پولی داری، نه کاری، نه سابقهی کار، هرجایی ولت کنند مجبوری همونجا بمونی. روی هرکسی که هنوز باهات صحبت میکنه حساب میکنی. خلاصه تا وقتی نفهمی که چه کسی تو رو سوزنده هیچ جا نمیری.» مایکل رو وسط Miami ولش میکنند. زادگاهش، جایی که مادرش و برادرش زندگی میکنند. تمام تلاشش اینه که بفهمه کی حکم سوختگیش رو داده. این وسط برای اینکه زندگیش بگذره با کمک دو نفر از دوستانش عملا نقش Private detective رو هم بازی میکنه. روایت قصه، اول شخص هست. خود مایکل قصه رو روایت میکنه...