با وقوع حملهای وحشیانه و مجروح شدن شدید یکی از دانشآموزان کانوکارچوا، بنگ، سرکرده دانشآموزان این مدرسه، مصمم به انتقامگیری از دانشآموزان بورانابوند میشود.
سالهاى اشغال فرانسه ، جنگ جهانى دوم . « ورنر فون ابرناك » ( ورنون ) ، افسر روشنفكر آلمانى ، مقيم خانهى كشاورزى فرانسوى ( روبن ) مىشود كه همراه برادرزادهاش ( استفان ) زندگى مىكند . افسر هر غروب نزد ميزبانانش مىآيد و به تفصيل از افكار و احساساتش مىگويد . اما آنان تمام مدت خاموش مىمانند .
پس از 7 سال دریانوردی، "یوهانس بلوم" به زادگاهش باز میگردد تا به دنبال "سالی" بگردد، دختر افسرده و منزوی که خودش را در اتاقش حبس کرده است...