"پدر اومالی" کشیشی غیرمتعارف، کارش را برای کلیسای کاتولیک ادامه می دهد. او به "سینت مری"، مدرسه ای دارای محدودیتهای بسیار فرستاده می شود. او به همراه "خواهر بندیکت" تلاش می کنند مدرسه را نجات دهند در حالیکه در روشهایشان اختلافاتی دارند...
"چاک اومالی" پدری جوان پیش از پیوستن به روحانیون کاتولیک زندگی رنگارنگ از ورزش،موسیقی و روابط عاشقانه داشت. اما او مطمئن است که انتخاب درستی کرده است. پس از پیوستن به یک گروه محلی او با دانش خود به گروهی از کودکان کمک می کند راه زندگی خود را پیدا کنند...
"وودرو ترواسمیت" که پس از ابتلا به تب یونجه از نیروی دریایی مرخص می شود، احساش شکست کرده و به زادگاه خود باز نمی گردد. او در میان غم و اندوه، با گروهی تفنگدار آشنا می شود که او را تشویق می کنند به خانه بازگردد و به مادرش بگوید در جنگ مجروح شده و با سربلندی به خانه بازگشته است...
لاکسی یک منجی کشتی اهل فلوریدا است که عاشق کاپیتان یکی از کشتی هایی شده است که در ساحل کی وست خراب شده بود. رابطه ی عشقی آن ها بعد از ورود فرد دیگری به این رابطه، پیچیده شده و در نهایت به اتفاقی غم انگیز ختم می گردد...
"سالیوان" کارگردان ساده لوحی است که تصمیم می گیرد فیلمی درباره مشکلات انسان های فقیر بسازد. به همین دلیل او در لباس یک دوره گرد به راه می افتد تا درس های درباره زندگی بگیرد که باعث بیداری او می شود ...
لورل و هاردی برای فرد بیماری کار میکنند که آرزوی رفتن به خدمت سربازی را دارد؛ بالاخره زمان اعزام فرا میرسد و لورل و هاردی به ناچار برای مراقبت از وی با او همراه می شوند.