خانواده یک مغازه دار پاریسی یک روز را در خارج از شهر می گذرانند. دختر خانواده عاشق مردی در یک مهمانخانه می شود…
آندره خلبان جوان، عاشق مارکیز دولاشنزه می شود. ولی نمی داند که اولین قاعده بازی به سبک اشرافی این است که هیچ چیز را جدی نگیرد و بگذارد که بازی ادامه یابد. وقتی این قانون زیر پا گذاشته می شود چیزی جز رنج و مرگ باقی نمی ماند...