"دارتانیان" و همرزمان شمشیرزن اش تلاش می کنند نقشه های نخست وزیر "ریچیلیو" برای گرفتن قدرت پادشاه را نقش بر آب کنند...
لورل و هاردی که از گارد نیروی هوایی اخراج شده اند به طور اتفاقی به یک نقشه خرابکاری پی برده و جهت افشای آن تلاش می کنند ...
"تس" و "سم" در یک روزنامه کار می کنند اما زیاد از یکدیگر خوششان نمی آید، ولی در نهایت آنها عاشق یکدیگر شده و ازدواج می کنند. "تس" زن بسیار فعالی بوده و یکی از مشهورترین مدافعان حقوق زنان در کشور است و بخاطر بیش از حد مشغول بودنش فراموش میکند چگونه همسر خوبی باشد...
یک کارآگاه استخدام می شود تا از زندگی یک خواننده که به تازگی یک فروشگاه بزرگ را از مالک فاسد آن به ارث برده محافظت کند...
"دکتر جکیل" پس از نوشیدن معجونی که او را تبدیل به "آقای هاید" شیطان صفت می کند، اجازه می دهد نیمه دیگرش آزادانه تصمیم بگیرد و...
« بيگ جان مك مسترز » ( گيبل ) و « اسكوار جان سند » ( تريسى ) دو جويندهى نفت هستند كه فراز و نشيبهاى مالى آنان با مشغلههاى عاطفىشان در هم آميخته است.
ناحیه اى در جنوب آلمان ، سال 1933. به قدرت رسیددن نازى ها زندگى خانواده ى « پروفسور ویکتور روت » ( مورگان ) را بر هم مى ریزد.
یک سازنده مواد منفجره تصور می کند مرد جوانی تلاش می کند او را به قتل برساند. او نیک و نورا را برای درست کردن اوضاع استخدام می کند و...
« جو ويلر » ( تريسى ) هنگام بازگشت به زادگاهش به اشتباه به اتهام آدمربايى دستگير و در زندان شهرى كوچك زندانى مىشود. شواهد و شايعات عليه او ، مردم را ترغيب مىكند تا به زندان حمله كنند و آن را آتش بزنند.