اسکات پیلگریم با دختر رویاهای خود، رامونا فلاورز ملاقات می کند، اما می فهمد که باید هفت شریک سابق او را شکست دهد تا با او قرار بگذارد. سپس همه چیز پیچیده تر می شود.
داستان سریال درباره هشت غریبه در سرتاسر دنیاست که به طور ناگهانی از لحاظ احساسی و ذهنی به یکدیگر متصل میشوند و میتوانند یکدیگر را ببینند، بشنوند و احساس کنند، انگار که پیش هم هستند! این هشت نفر که توسط سازمانی تحت تعقیب میباشند، باید به سرعت خود را با این توانایی جدید تطبیق داده و همچنین دریابند که تمام اینها چه معنایی برای آینده بشریت خواهند داشت.
داستان سریال در مورد وبلاگ نویس پر شوری است که به استخدام یک موسس شرکت در عرصهی تکنولوژی، آن هم به عنوان آشپر شخصی در می آید...
دو کودک که در زمان آزادی هندوستان از استعمار انگلیس به دنیا آمده ایند، در کشوری بزرگ می شوند که هیچ چیز آن شبیه به دوره ی والدین شان در آنجا نیست...
داستان در مورد دو فرد به نام های "مایکل کی" و "جردن پله" می باشد که یک پروژه در رابطه با هنر فیلمبرداری دارند و نظریه های آن ها به قدری جالب است که سریال را تبدیل به یک کمدی خنده دار کرده و...
دختری بنام «جس»، بعد از جدا شدن از دوست پسر سابقش، برای بازیافتن روحیه اش به مکانی تازه برای زندگی احتیاج دارد. از این رو به خانه ای می رود که سه مرد مجرد مستاجران آن هستند. گرچه این سه مرد ابتدا با رفتارهای غیر معمول جس روبرو می شوند، اما تصمیم میگیرند به او کمک کنند تا دوباره خودش را پیدا کند...
با زیرنویس چسبیده
اسکات ، شخصیت اول داستان ، می بایستی برای به دست آوردن دل دوست دخترش ، ۷ شرور را شکست دهد و در این راه ...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
فیلمی بر اساس داستانی واقعی :زوج این فیلم هر دو از دستاوردهای زندگی حرفهای خود مغرور و خشنود به نظر میرسند. آنها واجد ثروتاند و به قدرت نزدیک. شوهر بهتازگی بازنشسته شده و در پی ایجاد شغلی جدید است اما همسرش برای انجام مأموریتهای مهم به کشورهای دیگر سفر میکند و اغلب با خستگی ناشی از فشار و استرس کار به خانه بازمیگردد. بنابراین فرزندان دوقلوی آنها بیشتر اوقات فراغت خود را با پدرشان میگذرانند. زن و شوهر در این فیلم با هم ارتباط نزدیک و صمیمانهای ندارند و درست به همین دلیل زمانیکه بحرانی در زندگیاشان پدید میآید، شالودهی زندگی مشترکشان به فرو پاشیدن نزدیک میشود.
داستان سریال درباره زنی است به نام "آلیشیا فلاریک" که همسر سیاستمداریست که به دلیل ارتباط نامشروع و سوء استفاده از مقام دولتی به زندان می افتد."آلیشیا" که سالهاست بعد از ازدواج فعالیت حقوقی نداشته به دلیل مشکلات مالی بعد از حدود ده سال دوباره شغل وکالت را در یک شرکت حقوقی پی میگیرد. او که سالهاست که از وکالت فاصله گرفته و به بزرگ کردن فرزندان وزندگی به عنوان یک زن خانه دار خو گرفته، در محیط کار با استقبال گرمیمواجه نمی شود، از طرفی باید صحبتهای در گوشی همکاران را در مورد شوهر خودکه یکی از سیستمداران بزرگ شهر بود ولی امروز مایه خجالت "آلیشیا" وفرزندانش شده را تحمل کند. تصویری که از "آلیشیا" با بازی فوق العاده"جولیانا مارگیولس" داده می شود ، نه شبیه همسری به مانند "هیلاریکلینتون" است که در دوران اتهامات شدید و شکننده به شوهرش همچون صخره ایدر مقابل همه اتهامات به نفع شوهرش مقاومت کرد و نه همسری که شوهر خود راکاملا به فراموشی بسپارد و زندگی تازه ای را شروع کند...