دو کلاهبردار باهوش در دهه بیست تصمیم می گیرند ثروت یک وارث را به دست بیاورند. هیچ چیز نمی تواند آنها را متوقف سازد حتی اگر لازم باشد دستشان به خون آلوده شود...
یک پسر نابینا، ناشنوا و لال تبدیل به بازیکن حرفه ای پینبال می شود. اما به همین دلیل سوژه ای برای فرقه های دینی می شود...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
یک خبرنگار جنگی نا امید که نمی تواند جنگی را که باید از آن گزارش تهیه می کرده را پیدا کند، تصمیم می گیرد که از راهی خطرناک وارد بشود...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
Henry Hill یک کارآگاه خصوصی به نام جیک گیتیز، توسط زنی که ادعا میکند همسر آقای مالوری، سازنده سیستم ذخیره آب شهر لوس آنجلس، است برای تحت نظر قرار دادن شوهرش استخدام میشود. جیک گیتیز پس از چند روز موفق میشود از آقای مالوری و معشوقه اش چند عکس بگیرد و روز بعد این عکسها به تیتر اول روزنامه ها تبدیل میشوند. مدت کوتاهی پس از این اتفاقات، همسر واقعی آقای مالوری با حضور در دفتر جیک بابت این رسوایی از او توضیح میخواهد و او را تهدید به شکایت میکند، اما در ملاقات بعدی به جیک اطلاع میدهد که او و همسرش از طرح شکایت در دادگاه صرف نظر کرده اند و از جیک درخواست میکند به تحقیقاتش پیرامون این قضیه خاتمه دهد. با این حال جیک به تحقیقات خود ادامه میدهد و کم کم متوجه راز میشود که…
دو افسر نیروی دریایی ماموریت می یابند مجرمی جوان را تا زندان همراهی کنند.اما تصمیم می گیرند در بین راه برای آخرین بار لحظات خوبی برایش مهیا کنند...
با زیرنویس چسبیده
"دیوید" و "جیسون" دو برادر هستند. "دیوید" که سابقا مجری یک برنامه رادیویی بوده بعدها تبدیل به یک تبهکار برونگرا می شود. وقتی "جیسون" بردار کوچک خود را وارد یک نقشه کلاهبرداری املاک در آتلانتیک سیتی می کند، اتفاقات غم انگیزی رخ می دهد...
با زیرنویس چسبیده
«رابرت» (نيکلسن)، پيانيستي از خانواده اي اهل موسيقي، به ديدار خواهر پيانيست اش «پارتيتا» (اسميت)، به لس آنجلس مي رود. «پارتيتا» به او مي گويد که پدرشان دو بار سکته کرده و به او اصرار مي کند که به خانه ي پدري شان در پيوگت ساوند برگردد...
"دیزی گمبل"، زنی غیر عادی که صدای تلفن را پیش از زنگ زدن می شنود، قصد دارد برای رضایت نامزدش "وارن" سیگار را ترک کند. او نزد یک متخصص هیپنوتیزم می رود. اما به محض اینکه او هیپنوتیزم می شود، پزشک متوجه می شود که او می تواند شخصیتهای مختلفی به خود بگیرد و...
دو موتور سوار به نام های «وایات» (فاندا) و «بیلی» (هاپر)، به مقصد نیو اولیانز به جاده می زنند. آن دو شب ها در چادر می خوابند و ماری جوانا می کشند و روزها به راه شان ادامه می دهند...