« نينوچكا » ( گاربو ) مأمور سختگير و متعصب حزبى از شوروى به پاريس مىآيد تا سه فرستادهى خاطى قبلى دولت را به وطن بازگرداند. او در برخورد با « كنت لئون دولگا » ( داگلاس ) ، براى نخستين بار لذت دلباختگى و زن بودن را تجربه مىكند.
وقتی یک شوخی ساده بر روی عرشه کشتی به خوبی پیش نمی رود، "هاروی چین" به داخل آب افتاده و در آستانه غرق شدن قرار می گیرد. خوشبختانه او توسط یک قایق ماهیگری از آب بیرون آورده می شود. او تلاش می کند به آنها پیشنهاد جایزه برای بازگرداندنش بکند اما هیچ یک از آنها حرفش را باور نمی کنند و...
رای پناه از طوفان پنج مسافر به دنبال جایی برای استراحت هستند تا به املاک خانواده فم برخورد میکنند ...