ده نفر توسط فردی مرموز به یک جزیره دعوت می شوند. حین صرف شام نواری برای آنها پخش شده و همه آنها متهم به قتل می شوند و ناگهان یکی از آنها کشته می شود و...
"هیلدی جانسون" که از "والتر برنز" جدا شده به دفترش می رود تا به او بگویید که با شخص دیگری نامزد کرده و روز بعد ازدواج می کنند، اما "والتر" اجازه نمی دهد این اتفاق بیافتد و...
با زیرنویس چسبیده
جسد زنى در آپارتمان « لورا » ( تیرنى ) پیدا میشود. کارآگاهى به نام « مارک مک فرسن » ( اندروز ) که مأ مور رسیدگى به این پرونده است تصور میکند « لورا » را به قتل رسانده اند. « لورا » پس از چندى ، برخلاف انتظار ، به آپارتمانش باز میگردد و مشخص میشود که مقتول ، محبوبه ى یکى از دوستان « لورا » ( پرایس ) بوده است.
« بوريس لرمونتوف » ( والبروك ) مدير موفق برنامه هاى نمايشى با « جوليان كراستر » ( گورينگ ) آهنگساز با استعداد در باله ى جديدى به نام « كفشهاى قرمز » هم كارى مى كند . در اين نمايش بالرين جوان اما خوش آتيه ، « ويكتوريا » ( شيرر ) ، نقش اصلى را اجرا مى كند . « جوليان » و « ويكتوريا » دل باخته ى يك ديگر مى شوند و « لرمونتوف » دچار حسادت مى شود... شر
« سروان مانسى » ( كرانين ) ، رئيس نابكار و ساديست يك زندان در امريكا ، زندانيان را شكنجه مىدهد و شش زندانى يك سلول به سركردگى « جو كالينز » ( لنكستر ) ، تصميم به فرار مىگيرند...
پس از نبردی با تبهکاران رقیب، یک گنگستر خرده پا توسط دکتری الکلی معالجه می شود. دکتر بیماری سل مرد را تشخیص داده و او را متقاعد می کند درمانش کند. آن دو از رابطه دوستانه خود لذت می برند تا اینکه رئیس سابق مرد از زندان آزاد می شود...
با دوبله فارسی
مردی که متهم به قتل همسرش است، از زندان می گریزد و به اتفاق یک زن دیگر سعی دارد بی گناهی خودش را ثابت کند...
خانم پارادین زیبا ، که متهم به مسموم کردن همسر پیر و نابینایش شده، آنتونی کین یک وکیل متاهل را برای دفاع از خود استخدام می کند. اما در این بین آنتونی عاشق او می شود و...
« وايات ارپ » ( فاندا ) كلانتر شهر تومستون مى شود تا با كمك « داك هاليدى » دائم الخمر ( ماتيور ) ، انتقام مرگ برادرش را بگيرد . سرانجام كار « وايات » به دوئل با خانواده شرارت پيشه ى « كلانتن » ( كه عامل مرگ برادرش بوده اند ) در اوكى كورال مى كشد...
« لينا » ( فونتين ) ، دخترى محجوب از يك خانوادهى محترم انگليسى ، با « جانى » ( گرانت ) كه شهرت چندان خوبى ندارد ازدواج مىكند. پس از اين كه دوست و شريك « جانى » كشته می شود ، « لينا » به شوهرش مشكوك می شود...