"گرویس مکارت" توسط معشوقش "اگوستی" ترک شده و به همراه دو پسر تنها مانده است.او موفق به ادامه زندگی اش شده و چند سال بعد با "کوپو" ازدواج می کند.پس از چند سال کار سخت او موفق می شود رویایی برای خریدن یک رختشوی خانه برای خود را حقیقت تبدیل کند و...
دکتر هون آهگساز محبوب جازی است که در خانه ای نزدیک به املاک خانواده همسر سابقش تریسی لرد زندگی می کند.او در آستانه ازدواج با مردی متعد تر از دکس است اما او می خواهد بار دیگر قلب ترسی را به دست بیاورد و...
راکی گرازیانو (پل نیومن) بچه ی محله ی ایت ساید نیویورک در دارالتادیب اصلاح می شود و وارد دنیای حرفه ای بوکس می شود و …
خانم"آنا لنوونس" و پسرش "لوئیس" برای آموزش انگلیس به فرزندان خانواده سلطنتی به بانکوک می روند.وقتی خانه ای که به او قول داده اند حاضر نمی شود او تهدید به ترک کارش می کند اما او عاشق پادشاه می شود و ...
« دكتر بن مكنا » ( استوارت ) و همسرش ، « جو » ( دى ) كه همراه پسر كوچكشان براى گذراندن تعطيلات به مراكش رفتهاند ، شاهد قتل يك مأمور مخفى فرانسوى مىشوند كه پيش از مرگش به « بن » مىگويد جاسوسان مىخواهند يك سياستمدار خارجى را در آلبرت هال بكشند . جاسوسان براى ساكت نگه داشتن آنان پسرشان را مىربايند و زن و شوهر در تعقيبشان به لندن مىروند .
"ادی ویلیس" نویسنده سابق مقاله های ورزشی که روزگار خوبی را نمی گذراند، توسط "نیک بنکو" استخدام می شود تا کشف اخیر او، پدیده ای اهل آرژانتین را به همه معرفی کند و...
سال 2200 . « فرمانده آدامز » ( نيلسن ) با سفينه اش در سياره ى آلتر 4 فرود مى آيد و به هشدارهاى « دكتر موربيوس » ( پيجين ) ، عضو گروهى گم شده كه بيست سال پيش از زمين به اين سياره فرستاده شدند ، وقعى نمى نهد . روباتى همه فن حريف به نام « روبى » به پيشواز « آدامز » و افرادش مى رود و آنان را به خانه ى « موربيوس » مى برد .
"فرانکی" فروشنده کارتی ماهر و معتاد به هروئین است. وقتی او از زندان آزاد شده و به خانه باز می گردد تلاش می کند کاری برای خود پیدا کرده و از اعتیاد دوری کند...
تواناییهای نظامی "ریچارد" به او کمک می کند تا برادر بزرگترش "ادوارد" را به تخت سلطنت انگلستان برساند.اما حسادت و خشم موجب می شود تا او تاج و تخت را برای خود خواسته و از هر کاری برای رسدن به هدف خود استفاده کند...
«پرفسور ج. اچ. دور» (هنکس) که در واقع دزدي سابقه دار است قصد دارد با هم کاري چند نفر به کازينويي در نيواورليانز دست برد بزند. او براي اجراي نقشه اش اتاقي را در خانه ي پيرزني ساده دل و به شدت مذهبي و پاي بند اخلاق به نام «ماروا مانسن» (هال) اجاره مي کند.