با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«سياه مو»: يک سامورايي (ميکوني) همسر وفادار (آراتاما) خود را ترک مي کند تا با زن ديگري (واتانابه) ازدواج کند... «هوئيچي بي گوش» شبي روح يک سامورايي نزد پسر نوازنده ي نابينايي (کاتسوئو ناکامورا) مي آيد و از او مي خواهد تا براي حاکم خردسال مرده اي آواز بخواند...«يک فنجان چاي»: «کانايي سامورايي» (گانمون ناکامورا) مشغول نوشيدن چاي عصرانه اش است، که تصوير يک سامورايي ديگررا در فنجان چاي خود مي بيند... «زن برفي»: دو مرد هيزم شکن (ناکادايي و اوکادا) در برف و بوران در کلبه اي خالي پناه مي گيرند. ناگهان، زني (کيشي) از غيب مي رسد و حادثه هاي عجيبي اتفاق مي افتد...
با زیرنویس چسبیده
"دومنیکو" تاجری موفق که گوشه چشمی به دختران جوان دارد با "فیلومنا" وقتی هفده سال دارد رابطه ای مخفیانه آغاز می کند و...
"شارلوت هولیس" پس از پیدا شدن یکی از اقوام گمشده و آشکار شدن رازی خانوادگی به جنون کشیده می شود و...
با زیرنویس چسبیده
»بازيل« (بيتس) نويسنده ي جوان انگليسي عازم کرت است تا معدني را که از پدر يوناني اش به ارث برده بازگشايي کند. او با »زوربا« (کويين)، دهقان درشت جثه ي يوناني آشنا مي شود و به عنوان آشپز و معدنچي استخدامش مي کند...
جنگ جهاني دوم. با پيش روي نيروهاي ژاپني در سواحل گينه ي نو، نيروي دريايي استراليا ناظراني مخفي را در جزاير کوچک مي گمارد تا از فعاليت هاي دشمن گزارش هايي را مخابره کنند.»والتر اکلند« (گرانت) يکي از اين مأموران است...
جنگ جهانى دوم. »چارلى مديسن« (گارنر)، ناخدا سوم امريكايى كه در انگلستان زندگى آرامى را مىگذارند، با بيوهى انگليسى جوانى به نام »اميلى« (اندروز) آشنا مىشود و با او قرار ازدواج مىگذارد. اما او را به مأموريت خطرناكى مىفرستند به اين اميد كه نخستين فردى كه در اوماهاى نورماندى كشته مىشود يك »سرباز« نيروى دريايى باشد...
با زیرنویس چسبیده
«پروفسور هنري هيگينز» (هريسن) با رفيق زبان شناسش، «سرهنگ پيکرينگ» (هايد-وايت) شرط مي بندد که مي تواند دختر گل فروش و عامي لندني، «اليزا دوليتل» (هپبرن)، را به خانمي متشخص بدل سازد که فصيح و بليغ حرف بزند...
دهه ی 1860. سرخ پوستان قبیله ی شاین از قلمروشان در یلوستون به قرارگاهی 1500 مایل دورتر در اوکلاهما منتقل شده اند. آنان که از انتظار برای رسیدن کمک های دولت فدرال به ستوه آمده اند و با بیماری و سوء تغذیه دست به گریبانند، تصمیم می گیرند راهی زادگاه خویش شوند…
داستان در مورد مردی است که نمی خواهد باور کند اشتباه خلبان باعث سقوط مرگبار یک هواپیما شده، بلکه به دنبال دلیل دیگری است...
در سال 1944،یک کلنل آلمانی قطاری را با گنجینه های فرانسوی پر کرده و به آلمان می فرستد.نیروهای مقاومت باید بدون صدمه زدن به محموله قطار را متوقف کنند...