بين چهار کارمند دفتر مشاور املاک «پرمير پراپرتي»، رقابتي در جريان است. به نفر اول يک کاديلاک مي رسد و به نفر دوم يک سرويس کارد و چنگال و دو نفر آخر هم اخراج!...
با دوبله فارسی
ويتنام، سال 1969. «لوک» (وان دام) از دستور مافوقش، «گروهبان اسکات» (لوندگرن) براي کشتن دو ويتنامي بي گناه سر باز مي زند، و درگيري بين اين دو، منجر به کشته شدن هر دو مي شود، و اجسادشان را ميان يخ به امريکا باز مي گردانند. صحراي نوادا، زمان حال. «لوک» و «اسکات» همراه گروهي از سربازان که همگي به طور مصنوعي به حيات بازگشته اند ـ و حالا سربازان همگاني نام دارند ـ مأموريتي مشکل را به انجام مي رسانند...
با دوبله فارسی
امريکا، قرن بيست و يکم. براي جلوگيري از افزايش جمعيت، قانوني اجرا مي شود که بر طبق آن هر زن فقط حق به دنيا آوردن يک فرزند را دارد. «جان برنيک» (لامبر) و همسرش «کارن» (لاکلين)، که پس از مرگ فرزند اولش اينک براي بار دوم باردار شده، قصد فرار از مرز را دارند، اما دستگير مي شوند. «کارن» مي گريزد و «برنيک» به سي و يک سال زندان در قلعه اي مدرن محکوم مي شود.
«موکو» (مارکوارت)، قاچاقچي مواد مخدر در شهر مرزي آکوناي مکزيک، پس از نارو زدن به شريک قبلي اش، «آسول» نيز اسلحه هايي در يک جعبه ي گيتار مي گذارد و شبيه به يک نوازنده ي گيتار دوره گرد به راه مي افتد تا «موکو» را بکشد. از سوي ديگر يک نوازنده ي دوره گرد واقعي ـ «مارياچي» (گالاردو) ـ با لباسي هم شکل او و جعبه ي گيتاري در دست نيز در راه است...
با زیرنویس چسبیده
اواخر قرن نوزدهم. «شانن» ( کيدمن )، دختري از يک خانواده ي ثروتمند در منطقه اي فقير در شمال ايرلند تصميم دارد که به امريکا برود چون در يک آگهي ديده که در اوکلاهما زمين مجاني مي دهند. او در اين سفر پسر کشاورزي به نام «جوزف» ( کروز ) را نيز همراه خود مي سازد...
"لیندا واس" زنی از پدر و مادری ایرلندی، آلمانی است عاشق فیلم و به ویژه فیلمهایی به موضوع جنگ و جاسوسی است. پس از اینکه مشخص می شود او قابلیت صحبت به زبان آلمانی را دارد در یک شرکت حقوقی استخدام می شود. به عنوان منشی و مترجم "اد لیلاند"، او کم کم متوجه می شود رئیسش درگیر فعالیتهای جاسوسی است و...
دیویس خانه رویایی اش را می سازد و او را به بکی بعنوان هدیه خواستگاری می دهد. اما او پیشنهادش را ردمیکند و دیویس هم خانه را ترک می کند و به شهر خودش بازمی گردد. اما در شهر با دختری دیگر آشنا می شود و...
"نیک هالوی" بر اثر یک حادثه تبدیل به مردی نامرئی شده است.وقتی "جنکینز" در مورد او مطلع می شود،او را وارد دنیای جاسوسی کرده و تبدیل به یک مامور نامرئی سی آی ای می کند.وقتی "آلیس" عاشق او می شود،آنها برای رهایی از دستان "جنکینز" فرار می کنند...
بعد از تخقیر شوهر خودکشی میکند. بیوه حامله به تلخی بچه خود را از دست میدهد و عازم ماموریتِ انتقام برعلیه یک زن و خانواده اش میشود...
«بيلي» سفيدپوست (هارلسن) که از تماشاگران بازي بسکتبال پر تب و تابي در زمين بازي هاي ساحلي وينس کاليفرنياست، با بازيکن سياه پوستي به نام «سيدني» (اسنايپس) آشنا مي شود. اين دو از طريق شرط بندي روي مهارت هاي خود در بازي هاي خياباني محله هاي سياه پوست، شروع به پول در آوردن مي کنند و با به رخ کشيدن تعصبات نژادي شان، حتي يکديگر را هم گه گاه در شرط بندي هاي شان تلکه مي کنند.