با زیرنویس چسبیده
چهار دزد بانک که خود را «رئيس جمهورهاي سابق» مي نامند، با ماسک هاي «رانلد ريگان»، «جيمي کارتر»، «ريچارد نيکسن» و «ليندون جانسن» سرقت هاي متعددي را مرتکب شده اند. «آنجلو پاپاس» (بيوزي)، مأمور FBI، مطمئن است که اين چهار نفر از جمله ي موج سواران کاليفرنياي جنوبي هستند و همکارش، «جاني يوتا» (ريوز) را ترغيب مي کند تا با هيئت مبدل، روانه ي منطقه شود و گروه چهار نفره را شناسايي کند.
"هنری" وکیلیست که از یک حمله مسلحانه جان سالم به در برده است اما چیزی به یاد نمی آورد.او توانایی صحبت کردن و راه رفتن خود را بدست می آورد اما در زندگی اش دیگر جائی ندارد.خوشبختانه او زنی عاشق و دختری دوست داشتنی دارد که به او کمک کنند...
بدترین کودک جهان کشفی غیرقابل تصور می کند - کودک دیگری حتی بدتر از او وجود دارد و آن هم یک دختر است....
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
دو روبات با ظاهري انساني از زمان آينده مي آيند، يکي (شوارتسنگر) براي مراقبت از پسر بچه اي به نام «جان کانر» (فورلانگ) ـ که در آينده رهبري مبارزه ي انسان عليه کامپيوتر را به عهده خواهد گرفت ـ و ديگري «نابودگر تي هزار» (پاتريک) که بسيار پيشرفته تر است و مي تواند به هر شکلي دربيايد.
با زیرنویس چسبیده
«دکتر آلبرت ماينهايمر» (گريفيتس)، متخصص انرژي خورشيدي، قرار است يک برنامه ي جديد انرژي ملي را راه اندازي کند، ولي «کوئنتين هاپسبرگ» (گولت) همراه با ميليونرهاي ديگر توطئه چيده اند «ماينهايمر» را ساکت کنند تا از منافع انرژي اتمي شان دفاع کنند. «ستوان فرانک دربين» (نيلسن) نيز وارد صحنه مي شود تا اين توطئه را خنثي کند.
پس از اینکه دوست پسرش به او خیانت می کند، "هیلاری اونیل" به دنبال یک شروع جدید و شروعی دوباره می افتد. او به عنوان پرستار مردی جوان که از سرطان خون رنج می برد شروع به کار می کند. آنها به آرامی عاشق هم شده و...
شپ رمزی قهرمانی بین سیاره ای میباشد. سفینه او پس از مبارزه با دشمنش آسیب دیده است و مجبور می شود تا زمان شارژ مجدد آن در زمین مخفی شود. او لباس مخصوصش را در خانه می گذارد. خانواده ای که با او زندگی می کنند لباس او را پیدا کرده و پدر خانواده آن را می پوشد و...
هاوارد هوگز شروع به ساختن موشکی استثنایی می کند. او با اختراع این موشک ما فوق تصور تبدیل به یک ابر قهرمان می شود. او برای پرواز دادن این موشک کارهای بسیاری انجام داده اما در عوض تلاشش به ثمر نشسته است...
مادر خانواده به تعطیلات تابستانی می رود.بچه ها ابتدا خوشحال می شوند اما پس از مدتی متوجه می شوند که مادرشان پرستاری بی رحم برای مراقبت از آنها استخدام کرده است.وقتی پرستار به دلیل حمله قلبی از دنیا می رود آنها جسدش را به سردخانه منتقل می کنند اما بعدها متوجه می شوند که تمام پولی که داشتند در کیف او بوده...
«ميچ رابينز» (کريستال)، «اد فوريلو» (کربي) و «فيل برکوييست» (استرن) که هميشه تعطيلات سالانه شان را با هم مي گذرانند، امسال تصميم گرفته اند سوار بر اسب همراه با عده اي توريست ديگر و به راهنمايي «کرلي» (پالانس)، «جف» (سيکور) و «تي. آر.» (هالو)، گاوچرانان غيرقابل اعتماد، با يک گله از نيومکزيکو به کلرادو بروند.