در راه سرقت از یک بانک،گروهی راهزن به خانه ای دورافتاده می روند تا یک اسب بدزدند.مالک خانه "آماندا" بیوه ای زیبا مورد علاقه یکی از اعضای گروه "گراهام دورسی" قرار می گیرد.او در خانه همراه "آماندا" مانده و منتظر بازگشت گروه می شود...
با زیرنویس چسبیده
دختر و پسری از دو خانواده بزرگ و رقیب در شهر ورونا هستند که پس از نخستین شب عشق ورزی، در تلاش برای رسیدن به یکدیگر به بن بست میرسند...
"ساشا" که یک زن جوان و زیبا است، درگیر یک رابطه عاشقانه با مردی به نام "آلکس" میشود که درگیر جهان تبهکاری شده است. آلکس به طور ناخواسته "ساشا" را در ماجراهای خود جلب میکند و او را درگیر یک شبکه پیچیده از جرم و انتقام میکند. در این فیلم، روایت از روابط پیچیده، جرم و عشق طغیان میبرد و شخصیت "ساشا" در میان دنیای تاریک جنایی و شور و هیجان عاشقانهای را تجربه میکند.
پس از مرگ پدرش، یک نماینده هالیوود به شهر زادگاهش باز میگردد تا خانه قدیمی خانوادگی را بفروشد. در همین حین، او با یک سری دوست پسرهای سابق خود روبرو میشود، از جمله کسی که همیشه به یاد داشته بود. این فرد همچنین مسئول اداره بار پدرش نیز میباشد.
جایی دور از مسیر اصلی، تو بیابانهای نوادا، یه مجموعه خصوصی هست که مسافرا بهش "واحد گمشده" گفتن. یه مکان کنار جاده برای اونایی که از سفر خسته شدن. حس جذابیت و شور مثل طاعون تو اینجا وجود داره که بهتون قول میده بیشتر از تشنگی آب رو از بین ببره. مردم با صدای دلنشین این مکان تاریخی رو به سمت خودشون جلب میکنن و خودشون رو پیدا میکنن که توی این گوشه جادویی از بیابان توسط روحانیان خونگرمانه گرفتار شدن. اینجا استاد معمولی روانشناسی (تابیتا استیونز) در حرارت hedonistic گم میشه و از طریق یه سری دیدارهای حسی، ملکه واحد گمشده میشه و هرکی که خودشو نزدیکش کنه، توی یه قلاویز جوشان از اکستازی خورشیدی دعوت میشه.
« ویت استرلینگ » ( داگلاس ) ، تبهکار بدنام ، در به در دنبال محبوبه اش ، « کتى مافت » ( گریر ) مى گردد که به طرف او شلیک کرده و با چهل هزار دلار از پولهاى او فرار کرده است . او کارآگاه خصوصى کم حرفى به نام « جف بیلى » ( میچم ) را استخدام مى کند تا « کتى » را پیدا کند...