با زیرنویس چسبیده
دسامبر سال 1787 . كشتى بونتى از بندرى در انگلستان به مقصد تاهيتى حركت مى كند. همه انتظار سفرى خوش را دارند ، اما « ويليام بلاى » ( لاتن ) ، ناخداى مستبد ، رفتار بىرحمانهاى را در پيش مىگيرد و « فلچر كريستيان » ( گيبل ) ، معاون اول كشتى كه از اعمال خلاف ناخدا نيز خبر دارد ، رودر روى او مىايستد...
در خانواده سطح متوسط "آدامز"، پدر و پسر از کار در داروخانه راضی هستند، اما مادر و "آلیس"، دختر خانواده از هر راهی برای بالا بردن سطح اجتماعی خود استفاده می کنند. وقتی "آلیس" در نهایت موفق می شود مرد رویاهایش را پیدا کند، مادرش پدر را وادر می کند تا مرد جوان را با یک شام خانوادگی سطح بالا تحت تاثیر قرار دهد...
دوبلین،سال 1922."جیپو نولان" از گروه های شورشی اخراج شده و بی آب و غذا تنها می ماند.او تصمیم می گیرد به دوست قدیمی خود "فرانکی" خیانت کرده و در ازای بیست پوند او را تحویل مقامات بریتانیا بدهد...
شبى توفانى در ژنو ، « مرى شلى » ( لنچستر ) ادامهى داستان « فرانكنستاين » را براى « پرسى شلى » ( والتن ) و « لرد بايرون » ( گوردون ) ، تعريف مىكند : مخلوق ( كارلوف ) موفق به گريز از دست گروه تعقيب گنندگان خشمگين مىشود و پس از چندى دكتر « پرتوريوس » ( تسيگر ) ، دانشمند خبيث از ؛ « فرانكنستاين » مىخواهد كه با او براى خلق مخلوقى مؤنث همكارى كند و همدمى براى مخلوق قبلى بيافريند.
آرتور یک فرد معمولی با زندگی بسیار ساده و کسل کننده است. اما این وضعیت روزی تغییر میکند که او را با یک قاتل تبهکار بنام منیون اشتباه میگیرند و دستگیر میکنند. شباهت آرتور به قاتل به قدری زیاد است که پلیس به او یک کارت شناسایی مخصوص میدهد. اکنون قاتل به فکر دزدیدن آن کارت شناسایی است تا بتواند آزادانه زندگی کند...
"بئا پولمن" و دخترش "جسی" از زمان مرگ همسرش دوران سختی را می گذرانند."دلیله جانسون" می پذیرد در ازای اتاقی برای خود و دخترش "پئولا" به آنها کمک کند."بئا" با برنامه ای سعی می کند دستورالعمل تهیه کیک "دلیله" را به فروش برساند...
مردی جوان به پیشخدمتی سرد و بی احساس علاقه مند می شود، علاقه ای که می تواند هر دوی آنها را نابود کند...
رابطه دوستی بین دو یتیم حتی پس از بزرگ شدن در طرفهای مخالف قانون و عاشق یک زن مشترک شدن نیز دوام می آورد و...
وقتی "ژولیت" با "ژان" ازدواج می کند برای زندگی به کشتی او می آید.در کنار آنها فقط دو خدمه زندگی می کنند.او که از زندگی روی رودخانه خسته شده با رسیدن به پاریس او تصمیم می گیرد زندگی شبانه مردم را ببیند و...