« رنفيلد » ( فراى )، فروشندهى املاك و مستغلات به ترانسيلوانيا مىرود تا مقدمات فروش يك خانهى بزرگ قديمى و متروك انگليسى را به بيگانهاى مرموز به نام « كنت دراكولا » ( لوگوسى ) فراهم كند. اما كنت به قالب اصلى خويش، خون آشامى 500 ساله، در مىآيد، « رنفيلد » را مىگزد و او را بردهى خود مىكند.
زمانی که استنلی و الیور به همراه همسرانشان در راه ایستگاه قطار بودند تا به تعطیلاتی در آتلانتیک سیتی بروند تماسی از طرف یکی از دوستانشان دریافت می کنند جهت دعوت به یک مهمانی اما ...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
« چارلى » ولگرد کوچولو؛ جان میلیونرى ( مایرز ) را که از نوشخوارى سر از پا نمیشناسد نجات میدهد. مرد میلیونر هم سخت به او محبت میکند؛ اما پس از هشیارى، « چارلى » را بجا نمی آورد و از خود میراند. این ماجرا تکرار مىشود و « چارلى » در این بین به دختر گل فروش نابینایى ( چریل ) دل میبندد...
با دوبله فارسی
"ریکو" تبهکاری جاه طلب به شهری بزرگ در شرق رفته و به همراه دوستش "ماسارا" به گروه "سم ویتوری" می پیوندد.او به سرعت رهبری گنگسترها را به عهده گرفته و با عنوان "سزار کوچک" شناخته می شود.در سرقتی از یک کلاب شبانه او کمیسر جنائی "آلوین مک کلور" را به قتل می رساند اما دوستش "جو" شاهد قتل می شود...
با دوبله فارسی
دو آواره و ولگرد در یک عمارت خالی مخفی می شوند ولی صاحبان آن عمارت وارد می شوند و قصد دارند آنجا را اجاره دهند .
"برک کولمن" صدها مهاجر را بصورت مخفیانه از رود میسیسیپی به سمت سرنوشت خود در خارج از غرب همراهی می کند...
وقتی در طول مهمانی که به افتخار کاشف مشهور آفریقا "پروفسور اسپالدینگ" برپا شده یک نقاشی ارزشمند مفقود می شود همه چیز به هم می ریزد...
با دوبله فارسی
ورل و هاردی فقیر و بیکار سرگرم ماهیگیری در بندر هستند که به طور تصادفی روزنامهای میبینند که در آن آگهی ای برای قرائت وصیت نامه ابنزل لرول ثروتمند نوشته شده است. لورل و هاردی به امید دریافت سهمی از ارث راهی خانه ابنزل لورل میشوند بی خبر از اینکه وی به قتل رسیده و ماجرا با آن چیزی که تصور میکنند بسیار تفاوت دارد.
به دستور زن هاردی، لورل و هاردی مجبور میشوند که به تعمیر آنتن رادیو که پشت بام خانه قرار دارد مشغول شوند ...
با دوبله فارسی
ورل و هاردی، نوازندگان دوره گرد در سرمای زمستان، به امید کسب درآمد در کنار خیابان مشغول نواختن اند که سازهایشان را در یک دعوا از دست میدهند. در همین زمان آنها یک کیف پول پیدا میکنند که به آنها شانس خوردن یک غذای گرم را میدهد. ولی شخص دیگری نیز در کمین کیف پول است…