یک بندباز سیرک که دختری زیبا است، تصمیم می گیرد با رئیس سیرک ازدواج کند. دوستان ناقص الخلقه ی این دختر می فهمند که او فقط برای پول قصد ازدواج با این مرد را دارد و ...
« رنفيلد » ( فراى )، فروشندهى املاك و مستغلات به ترانسيلوانيا مىرود تا مقدمات فروش يك خانهى بزرگ قديمى و متروك انگليسى را به بيگانهاى مرموز به نام « كنت دراكولا » ( لوگوسى ) فراهم كند. اما كنت به قالب اصلى خويش، خون آشامى 500 ساله، در مىآيد، « رنفيلد » را مىگزد و او را بردهى خود مىكند.
تبهکاری که در حال فرار است در سیرکی مخفی می شود. او تلاش می کند دختر بزرگ سیرک را به هر قیمتی به دست بیاورد...