علیرغم اینکه شخصیت اصلی خواهان یک زندگی دوباره متولد شده آرام است، این دختر کالج سابق به عنوان یک شرور به سطح حداکثر می رسد.
پسر دبیرستانی به نام تسوباسا به شهر کیتامی در سمت بالای هوکایدو نقل مکان میکند. او در ایستگاه اتوبوس دختر گیارو جوانی را ملاقات میکند که «مینامی» نام دارد. منظره ایستادهاش تنها در برابر پسزمینه سفید برفی بدون پای، با وجود سرمای شدید جذابیت تسوباسا را به خود جلب میکند.
آکوتسو ماساتورا یک اهریمن است که به یک دبیرستان در دنیای انسانها نفوذ کرده است. هدف او پیدا کردن کاندیداهایی برای کمک به جهنم در مبارزه با دشمنان طبیعیشان، فرشتگان بهشت است.
به عنوان عضوی از یک سازمان شیطانی، ژنرال مأموریت دارد تا به زمین حمله کند و بشریت را از بین ببرد. حتی یک موجود فرازمینی مثل او نیز به فرصتی برای استراحت نیاز دارد. حتی رنجرها - تیمی که صرفاً برای شکست ژنرال و همکارانش تشکیل شده است- نمیتوانند مانع از دیدن پانداها در باغ وحش، خریدن بستنی در فروشگاه محلی و لذت بردن از روز تعطیلی سزاوارش از انجام اعمال شیطانی شوند.
یوکی ایتوسه دانشجوی ناشنوای دانشگاهی است که دنیایش از تولد در سکوت فرو رفته است. او تمام عمرش را در همانجا زندگی کرده و تنها با دوست نزدیکش رین فوجیشیرو ارتباط برقرار میکند. یک روز در هنگام سفر با اتوبوس...
عضو سابق نیروی دریایی از افغانستان به خانه بر میگردد و از مهارتهای ارتشیاش برای تبدیلشدن به یک کارآگاه خصوصی در هاوایی استفاده میکنید
ناشیکو جیپنشا، دختر دبیرستانی که در شهر اونومیچی استان هیروشیما زندگی میکند، پس از اخراج از خانه اش دچار مشکل شد. او گفت "جایی برای وقت گذرانی با دوستانم ندارم..." هنگامی که نائوکو شنید که سالنی که پدرش در گذشته اداره میکرد خالی شده، تصمیم گرفت آن را بازسازی کند تا جایی برای جمع شدن همه باشد.
رنت فاینا توسط یک اژدهای افسانه ای بلعیده می شود و خود را مانند تلی از استخوان می بیند. او با یک شمشیر، یک کمربند و یک ظاهر جدید وحشتناک، تلاش خود را به عنوان یک اسکلت تازه متولد شده برای دستیابی به تکامل وجودی آغاز می کند.
سه دانش آموز دبیرستانی به دنیای خیالی منتقل می شوند. اما در حالی که دو نفر قهرمان هستند، یکی فقط می تواند شفا دهنده باشد.
چارلز سان، یک گانگستر تایپه ای را دنبال می کند که به عنوان یک قاتل بی رحم وارد زندگی او شده است، اما باید برای محافظت از مادر و برادر کوچکترش پس از تیراندازی پدرش توسط یک قاتل مرموز به لس آنجلس برود.