این سریال داستان زوج قدرتمند موسیقی کانتری، تامی واینت و جورج جونز را روایت میکند که رابطه پیچیده اما پایدارشان الهامبخش برخی از نمادینترین موسیقیهای تمام دوران است...
ویستریا دختر یتیمی است که در انتهای قرن نوزدهم در گوشه ای از امپراتوری بریتانیا زندگی می کند. زندگی او متروک و تاریک است – تا اینکه با مالبوس، موجودی جاودانه قدرتمند اما به همان اندازه تنها با ظاهری پشمالو، که توسط شکارچیان شکار شده است، روبرو می شود. ویستریا و مالبوس با هم در امپراتوری پرسه می زنند – پرجمعیت از انسان ها و جانورانی شبیه انسان – در جستجوی مکانی که بتوانند در صلح با هم زندگی کنند.
پس از آخرین تورنمنت و باخت شرم آور در دور پایانی، میچی تصمیم می گیرد آن را از ورزش جودو کنار بگذارد. بین فعالیتهای اجتماعی دبیرستان و امتحانات ورودی، او زمانی برای رقابت در هنرهای رزمی که بیشتر دوست دارد، نخواهد داشت، اما کنار گذاشتن سرگرمیهای قدیمی بخشی طبیعی از رشد است. با این حال، عشق به جودو ادامه دارد - و زمانی که او با همکلاسی جدیدش تووا، دختری که میچی را در مسابقه آخرش برتری داد، ملاقات می کند، به شدت باز می گردد! تووا می خواهد یک باشگاه جودو در مدرسه آنها تشکیل دهد، اما برای راه اندازی آن به اعضای جدیدی نیاز دارد. آنها با عشق خود به جودو متحد شده اند، آنها با هم شور و شوق خود را به رینگ می اندازند و دوباره به ایپون گل می زنند!
یک روز، میتسوها از یک صخره سقوط می کند و به دنیای قرون وسطایی اروپا منتقل می شود! پس از برخورد نزدیک به مرگ با گروهی از گرگ ها، او متوجه می شود که می تواند بین دو جهان - این جهان و جهان خودش - حمل و نقل کند. میتسوها با استفاده از این توانایی تصمیم می گیرد در هر دو دنیا زندگی کند و محاسبه می کند که برای بازنشستگی به 80000 سکه طلا نیاز دارد! میتسوها اکنون باید راه های مختلفی برای جمع آوری سکه های طلای خود بیاورد!
داستان درباره Saitō، یک مرد معمولی است که خود را به دنیای دیگری منتقل می کند. به صورت روزانه، مهارتهای فراوان او به عنوان یک دستساز، او را برای ماجراجویان جدیدش که به نظر میرسد از دنیاهای دیگر نیز آمدهاند، ضروری میسازد. به تدریج، Saitō شروع به درک احساس مفید بودن می کند.
میمو ساکورادا، هارونا کاسوگا، میکو تاکشیتا و کومومو شیراتوری که با فلسفه خدمت در آکادمی سنتی آریسوگاوا شرکت می کنند، به دلیل فعالیت های خود به عنوان واحد دی جی "LyricalLily" به عنوان یکی از خدماتی که باعث لبخند همگان شد، شناخته شدند. یک روز، هارونا به اتاق بازرگانی فراخوانده می شود و درخواستی برای یک رویداد احیای جامعه برای سال جدید دریافت می کند. با نگرانی در مورد اینکه آیا می توانند به تنهایی این کار را انجام دهند، چیزی که به ذهنم خطور کرد افرادی بود که اولین کنسرت خود را با هم با موفقیت اجرا کردند و لبخند بازدیدکنندگان بود. روحیه خدمات LyricalLily آنها را یکی پس از دیگری به گروهی متصل می کند که با هم در جشنواره دی جی "D4 FES" جشن گرفتند و در نهایت مرحله جدیدی مناسب برای سال جدید آغاز می شود.
بیرون از موانع جادویی، جهانی قرار دارد که توسط جانوران آتشین معروف به شیاطین شعله غلبه کرده است و تنها کسانی که می توانند از بشریت محافظت کنند، شکارچیان آتش هستند. در جنگل های تاریک جایی که جانوران پرسه می زنند، جایی است که توکو، یک روستایی جوان، توسط یکی از این ردیاب های ماهر، کوشی، از حمله نجات می یابد. اما ملاقات آنها تصادفی نبود و سرنوشت جدیدی آغاز می شود.
گروهی از کارگران در یک سکوی نفتی دورافتاده اسکاتلندی قرار است به سرزمین اصلی بازگردند که مه مرموز آنها را فراگرفته و نیروهای ماوراءطبیعی تحت کنترل خود در می آیند.
ساحل پشه ها داستان یک مخترع و خانوادش را روایت میکند که از دست عدهای که قدرت و نفوذ دولتی دارند فرار میکنند و در این راه اتفاقهای خطرناکی برایشان می افتد...