پا به دنیایی پر از غارها و چاله هایی عظیم به نام Abyss می گذاریم؛ جایی که غارها مکان هایی اکتشاف نشده هستند، کسی از اینکه یک غار و یا چاله چقدر عمیق می باشد با خبر نیست و گفته می شود که در این غارها موجوداتی اسرار آمیز که برای انسان های امروزی ناشناخته اند زندگی می کنند. در طول نسل های گذران، ماجراجویان بسیاری پا به درون غارها گذاشته، سرگذشت های بسیاری شکل گرفته است و افرادی که شجاعت پا گذاشتن به این مکان ها را پیدا می کنند به نام “غار نوردها” شناخته می شوند. در شهر “اوسو” که در حاشیه منطقه Abyss قرار دارد، بچه ای یتیم به نام “ریکو” زندگی می کند که آرزو دارد همانند مادرش که زمانی غارنورد بوده پا به غارها بگذارد و پرده از راز این مکان های مرموز بردارد. روزی از روزها ریکو با پا گذاشتن به غاری با پسری مواجه می شود … پسری که ظاهراً یک ربات است و …
تسوباسا، کارمند جدید شرکت ضبط بزرگ گاندارا موزیک، به سرپرستی واحد آیدول "B-PROJECT" منصوب می شود. این واحد از سه گروه آیدول تشکیل شده است. تسوباسا در حین کار با این گروه از جوانان با شخصیت های متفاوت، درگیر حوادث و اتفاقات مختلفی می شود.
داستان در سال 2138 اتفاق می افتد ، عصری که در آن بازی های واقعیت مجازی در اوج خود هستند. روزی یک بازی آنلاین محبوب به نام ایگدراسیل را تعطیل می کنند اما شخصیت اصلی داستان “مومونگا” تصمیم میگیرد از بازی خارج نشود. مومونگا به عنوان قوی ترین جادوگر به شکل یه اسکلت در می آید. جهان به عوض شدن ادامه می دهد و شخصیت های غیر بازیکن (NPC) ها دارای احساسات می شوند. مومونگا بدون والدین یا دوستی یا موقعیتی در جامعه ، تلاش می کند تا بر جهان تازه ای که بازی بوده چیره شود.
داستان رمان 16 سال بعد از زمانی اتفاق می افتد که ” قانون نظم و اخلاق اجتماعی در تربیت سالم کودکان” صحبت کردن با زبان بی ادبانه را در کشور ممنوع کرد. تانوکیچی اکوما در مدرسه ممتاز اخلاق اجتماعی کشور ثبت نام می کند و دیری نمی گذرد که توسط موسس سازمان ضد اجتماعی به این سازمان دعوت می شود یعنی ” آیامه کاجو” به این سازمان دعوت می شود. به عنوان عضوی که به زور توسط آیامه وارد سازمان شده ، تانوکیجی سر از کار های تروریستی علیه رئیس شورای دانش آموزی “آنا” در می آورد ، کسی که تانوکیچی عاشقش است!
داستان با سلاحی به اسم Blaze شروع میشه که از جنس روح انسان هاست . Tooru Kokonoe برای این سلاح انتخاب میشه ، اما به دلایلی Blaze اون یه سپر هست و نه یه سلاح . همچنین اون در مدرسه ای که مخصوص آموزش توانایی های جنگی هست ثبت نام میکنه و با یه دختر مو نقره ای زیبا هم اتاقی میشه .
آکادمی میهاما یک مدرسه شبیه به زندان است. خانه ای برای پنج دانش آموز دختر که هر کدام دلایل خود را دارند. یک روز، یوجی اولین دانش آموز پسر مؤسسه وارد میشود و ریتم منظم میهاما را بهم می ریزد.
این داستان بازی نباشه زندگی نیست .سورا وشیرو یک برادر و خواهر که شهرت neet دارند و با استعدادن ( نه در آموزش و پرورش ، اشتغال، و یا آموزشی ) هیکیکوموری (حبس کردن)که اوازه انها در شهرها و اینترنت زبان زد شده این دو بازیکن حتی در دنیای واقعی هم با یک دیگر همانند در بازی برخورد میکنن و یک روز انها توسط پسری ملقب به خدا به دنیای دیگری احضار میشن. در آنجا خدا اعلام میکند که جنگ ممنوع است و تعیین کرد در آن جهان همه چیز با بازی تصمیم گرفته میشود حتی مرز کشورها. بشریت به شهرهای باقی مانده از رقابت های دیگر عقب نشینی کرده اند. ایا سورا و شورا این برادر وخواهر میتوانند ناجی انسانها در این جهان شوند . خوب بازی شروع میشود...
کاتسوکی پسر خودسر و بی باکیه که به همراه دختر زیبایی که در اصل دختر پادشاه شیاطین (ساتان) هست از دنیای جادو و شمشیر به اسم (آریزادو) به دنیای واقعی بر میگرده. سازمانی بین المللی به اسم (بابل) وجود داره که وظیفش محافظت از افرادیه که از دنیاهای دیگه به این دنیا اومدن. اینجاست که داستان و ماجراجویی ها برای محافظت از این دختر شروع میشه.
"ایسی هیودو" یک پسر نوجوان دبیرستانی با خصوصیات معمول هم سن و سالانش است که در روابط اجتماعی موفق نیست و همیشه تنها میماند. او در اولین قرارش توسط دختری کشته می شود و ...
در آینده نه چندان دور زمین در حال جنگ با بیگانگانی ست که از بعد دیگری به اسم نووا امده اند و زمین را مورد تهاجم قرار داده اند. داستان ماجراهای یک ژاپنی به اسم کازویا آیو را بیان میکنه که برای آموزش دادن دخترانی که ژنشان تغییر پیدا کرده اند و در حال جنگ با بیگانگان هستن...