یک بازسازی مدرن از داستان کلاسیک و معروف "آنشرلی، دختری با موهای قرمز". آنشرلی دختری یتیم، نزد زوجی فرستاده میشود که قصد دارند یک پسر را به فرزند خواندگی قبول کنند و...
CHERA ZIR NEVISESH NEMIAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAD :((((((((((((((\n
این دیگه خیلی مدرنه.. خوشم نیومد. ذهنیت قبلیم از آنی به هم میریزه. من همون آن شرلی قبلی 1985 رو بیشتر دوست دارم.
این سوال رو باید از خانوم شیرزاد بپرسی خخخخخ
\nآنه ! تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت ، وقتی روشنی چشمهایت ، در پشت پرده های مه آلود اندوه ، پنهان بود...\n5,000\nآنه ! تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت ، وقتی روشنی چشمهایت ، در پشت پرده های مه آلود اندوه ، پنهان بود. با من بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکی ات ، از تنهایی معصومانه دستهایت ، آیا می دانی که در هجوم دردها و غم هایت ، و در گیر و دار ملال آور دوران زنگی ات ، حقیقت زلالی دریاچه نقره ای نهفته بود ؟ آنه ! اکنون آمده ام تا دستهایت را به پنجه طلایی خورشید دوستی بسپاری ، در آبی بیکران مهربانی ها به پرواز درآیی ، و آینک آنه ! شکفتن و سبز شدن در انتظار توست ، در انتظار تو
آنه! تكرار غريبانه ی روزهايت چگونه گذشت..
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه