سه روز تعطيل است و چند خانواده جوان براي تفريح راهي شمال اند. آنها دانشجويان سابق دانشكده حقوق هستند. سپيده و همسرش امير يك دختر خردسال دارند. شهره و همسرش با دو فرزند خردسال شان هستند كه يكي از آنها آرش است. نازي و منوچهر نيز تازه ازدواج كرده اند. احمد نيز كه سالها در آلمان اقامت داشته و به تازگي از همسر آلماني اش جدا شده همراه آنهاست؛ به اضافه دختري به نام الي كه به دعوت سپيده همسفر اين گروه شده است...
شاهکار همین و بس.....
خوشبختانه این فیلم و رقص درغبار اصلا نمیگه ما بدبختیم یعنی فرهادی حرف اصلیش بد بختی نیست بلکه تم اصلیش قضاوتیه ک جامعه بر روی افراد و پیشینه رفتاری آدم ها داره و متاسفانه از بعد این فیلم مساله فیلم های فرهادی چه شد و ما چگونکی نمیبینیم بلکه کلا در گیر چه هستیم دزضمن لوکیشن فیلم ب شدت مناسب فیلم انتخاب شده 7/10
عالیه .واقعاااااااااا قشنگ بود
واقعا قویترین فیلم فرهادی بعد از جدایی نادر از سیمین همین فیلمه
فیلم عالی بوده و هست ولی سریال Six feet under رو بعد درباره الی دیدم و تو فصل دوم یه جریانی شبیه داستان درباره الی اتفاق افتاد که واقعا میتونم بگم فرهادی یا این سریال رو دیده یا به صورت کاملا اتفاقی این تشابه عجیب وجود دارن!
فیلم خوبیه ولی حیف انتخاب کردن این موضوع برای ساخت فیلم نیازمند یه فیلمنامه حداقل سه ساعته هستش شایدم 5 ساعت !\nمتاسفانه کارگردان در فیلم میخواد یه چیزی بگه ولی اینقدر موضوع قدرتمندی رو انتخاب کرده که در گفتن انچه که در ذهنش است ناتوان عمل میکنه\nولی جرات رفتن به همچین سمت و سویی خودش کار قابل تحسینیه\nکاش این فیلم رو بعد از فیلم جدایی میساخت و فیلم گذشته رو قبل از جدایی\nچون این فیلم نیازمند یه کارگردان پخته هستش و پختگی فرهادی رو در جدایی دیدیم\nمثل این میمونه بخوای نهنگ رو از اب بکشی بیرون ! که کار هر کسی نیست \nاین فیلمنامه رو باید یه ادم قدرتمند مثل لینچ بسازه\nنمره من 75 از 100\nدرکل خوبه ببینید\n
این فیلم در حد همون سینمای ایران هم مزخرفه چه برسه به سینمای جهان. داستان مزخرف ، کارگردانی آشغال ، بازی بازیگران فاجعه. چه فیلم فاجعه ای. 1 از 10. حیف که تو لیست نمره ی صفر وجود نداره
یه پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایان است...
\nشاهکار \n\nفیلمنامه بسیار قوی و کارگردانی استادانه ی اصغر فرهادی \n\nیه داستان تعلیقی فوق العاده (تعلیق موقعیتی و روانی) که با بازی شاهکار بازیگرای فیلم کامل میشه ، توی تمام فیلم بعد از هر امیدواری یه نا امیدی بزرگ هست . شاید ایرادهای فیلم بیشتر مربوط به شروع فیلم و شخصیت پردازی تقریبا ضعیفش باشه که باعث میشه دیرتر با شخصیت ها همراه بشیم و درکشون کنیم \n\n9/10
\nشاهکار \n\nفیلمنامه بسیار قوی و کارگردانی استادانه ی اصغر فرهادی \n\nیه داستان تعلیقی فوق العاده (تعلیق موقعیتی و روانی) که با بازی شاهکار بازیگرای فیلم کامل میشه ، توی تمام فیلم بعد از هر امیدواری یه نا امیدی بزرگ هست . شاید ایرادهای فیلم بیشتر مربوط به شروع فیلم و شخصیت پردازی تقریبا ضعیفش باشه که باعث میشه دیرتر با شخصیت ها همراه بشیم و درکشون کنیم \n گلشیفته فراهانی و پیمان معادی واقعا عالی بودن \n\n9/10\n
بهترین اثر فرهادی بعد از جدایی\n9/10
نقد استاد حسن عباسی:\n«این فیلم در مورد قضاوت دیگران درباره الی است، «حالا درباره الی چی فکر میکنند؟» این نگرانی، بابت غرق شدن «الی» نیست، بلکه از بابت قضاوت درباره سفر او به نیت شوهریابی است. اما چرا نگرانی از قضاوت؟! مگر مرد جوان تازه وارد کیست؟ اگر او صرفاً یک خواستگار بوده است که «الی» او را نمیخواسته است، قضاوت او در مورد «چرایی حضور الی» در سفری گروهی، چه اهمیتی دارد؟\n\nپاسخ این پرسشها و ابهامها، در تیتراژ ابتدای فیلم نهفته است. همه مسافران، به درون صندوق صدقات، پول اسکناس میاندازند، اما آخرین صدقه، یک حلقه ازدواج است. بعد از این تصویر، ابعاد حلقوی حلقه ازدواج، در نور به ابعاد حلقوی تونل تبدیل میشود. انگشت انسان و تونل جاده شبیه هم هستند، با این تفاوت که تونل، یک «غلاف» انگشت یا در واقع یک انگشتانه کامل است، اما انگشت، همچون یک «قالب» تونل است.\n\nاز این حیث، تمایز انگشت دست انسان از تونل این است که انگشت «تو پُر» و تونل «تو خالی» است. وقتی حلقه ازدواج، به صندوق صدقات میافتد، هیبت حلقوی آن، در نور، با ابعاد حلقوی تونل یکی میشود. خروج اتومبیلها از تونل، توأم با جیغ و فریاد مسافران، نوعی رستگی و رهایی را تداعی میکند: در یکی، رهایی از ظلمت و فشار، و تنگی و تاریکی تونل، و در دیگری، رهایی از فشار و تعهد و تقید حلقه ازدواج.\n\n«الی» زن جوان، از مرد جوانی «حلقه» دارد، یعنی در عقد و عهد اوست. اکنون که برای یافتن شوهری جدید، همراه گروه به شمال رفته، و در دریا غرق شده است، آمدن نامزدی که یک سویه، حلقهاش به صندوق صدقات، بخشیده شده، ایجاد سؤال و استفهام میکند. پس، طرح پرسش «درباره الی چه فکر میکنند؟!» نه در مورد نامزدش، بلکه در مورد مخاطبان است. واقعاً درباره الی، یعنی زنی که صبر نکرده است، تا رابطه با نامزدش را به صورت قانونی و شرعی خاتمه دهد، و به جستجوی رابطهای دیگر تن در داده است، مخاطبان چه فکری باید بکنند؟!\n\nوجه فلسفی حیاءزدایی، وجه ذاتی آثار فمینیستی و به تبع آن لیبرالیستی است. آلن بلوم در صفحه 101 کتاب گشایش ذهن آمریکایی مینویسد: «حیاءزدایی، مرکز پروژه فمینیست است که از طریق انقلاب جنسی محقق میشود.»
----من هم جدایی دیدم هم درباره الی هم فروشنده -------به نظرم بهترین فیلم فرهادی همین درباره الی می باشه.چقدر این فیلم خوب بود.تعلیقی که تو این فیلم دیدم تو کمتر فیلمی دیدم...یه موردی هم فیلم داشت که سرنوشت الی در هاله ای از ابهام بود یعنی کامل معلوم نشد مرده یا زندس که فکر کنم خوبی فیلم هم به همینه..این فیلم افتخار سینمای ایرانه.امیدوارم زودتر بیاد تو لیست 250 فیلم برتر.امتیاز10
به نظرم بهترین فیلم اصغر فرهادی هست حتی بهتر از جدایی
-/-/-/خیلی خوب . امتیازم 8
فرهادی ادم فوق العاده باهوشیه اون ماهارو فرستاده دنبال الی تا حرف های خودش در مورد سبک تفکرش رو بزنه
قصه دروغ و قضاوت ... با یه مشت بازیگر کار بلد زیر چتر اصغر فرهادی.
خداییش سر و تهشو نمیشه جمع کرد\n\n\n\n\n\nچی بود این
به نظر بنده این فیلم حرفی برای گفتن باقی نزاشت\nفیلمنامه فوق العاده\nکارگردانی بی نظیر( جوری فیلمنامه نویسی و کارگردانی شده بود که بدون موسیقی از ابتدا تا انتهای فیلم شما رو میخکوب میکرد روی صندلی)\nبازی های فوق العاده درخشان مخصوصا خانم فراهانی و پیمان معادی\n
این فیلم واقعا زیباست..من چندین بار دیدم و هر بار یه مطلب جدید گرفتم..حتما ببینید
کامل ترین کارگردان ایرانی بعد از علی حاتمی \n\nعمو اصغر\n\nخوشحالم که توو دنیایی زندگی میکنم که فرهادی توش فیلم می سازه
یک پایان تلخ،بهتر از تلخی بی پایان است.\nبرداشتی که از جمله میکنم فقط خودکشیِ الی است.\nمن این فیلم رو همون سال 2009 1بار دیدم.برا همین کاملیادم نیست،ولی همون هم برداشتم خودکشی الی بود.\nمتن زیر رو بخونید:\n\nرهادی درباره استفاده از جمله یک پایان تلخ بهتر است از تلخی بی پایان است گفت: این جمله را بعد از مشورت با معادی انتخاب کردم ؛یک ضرب المثل آلمانی است من همیشه از توضیح دادن درباره این جمله اکراه داشتم و دوست داشتم تا تماشاگر با فیلم مانند پازل برخورد بکند و به کشف فیلم بپردازد هدف من این است که بعد از فیلم تماشاچی بتواند در مورد فیلم بیاندیشد و اعتقاد دارم باید حق آزادی اندیشدن را به تماشاگر بدهد و نه اینکه به صورتی القا کند که همان حرفی را که می زنم درست است و از موضوع بالا به مخاطب نگاه کنم لذت دیدن این فیلم زمانی به وجود می آید که افراد درباره خود می اندیشید.
این فیلم کیفیت بالاتر/قابل قبول تری نداره؟\n
متاسفانه واکنش ها به آثار جناب آقای فرهادی عموما دچار آفت مطلق گرایی احساسی میشه. یک نفر تماما آثار ایشون رو از هر نظر میکوبه و یک نفر اونها رو بی نظیر میدونه و تعریفات از این دست. در حالی که اگر بصورت فنی و فارغ از زمینه های سیاسی و تعلقی به آثار این بزرگوار نگاه بشه نقاط قوت و ضعف این آثار بهتر مطرح میشه. جوّ بدی که در حال حاضر وجود داره این هست که تا یک نفر انتقادی به این آثار وارد میکنه همه علیه ش جبهه میگیرند که تو مزدوری و بی سوادی و برو ومپایر ببین و از این حرف های احساسی. \n\nدر حالی که باید قبول کرد برخی انتقاد ها واقعا جدی هستند. انتقادات به مشکلات فیلمنامه ی فروشنده کاملا جدی و دقیق هست. انتقادات به روش پیاده سازی پایان باز در آثار ایشون واقعا جدی هستند... درباره ی الی در فیلمبرداری و میزانسن ها موفق بود اما در فیلمنامه و خصوصا شخصیت پردازی(به جز سپیده) ناقص بود. در مورد پایان باز این فیلم هم باید گفت که اولا باز بودن پایان بر میگردد به اصل داستان و آن هم به این شکل که هر سناریویی که مخاطب برای آن فرض کند با کمی فکر کردن حاوی مشکلات مهلکی خواهد بود. پایان باز (ولو مربوط به اصل داستان) وقتی موفق است که چند سناریو معدود به مخاطب ارائه دهد که هر کدام از آن ها کاملا منطقی باشند و برای آن ها شواهدی در فیلم قرار داده شده باشد. به هر ترتیب امیدوارم دوستان در مواجهه با پدیده های سینما دچار جو زدگی و احساساتی شدن نشوند و از جانب منطق با این موارد برخورد کنند.
از روی دیالوگ ها و رنگ مو و ابروی جسد میشود گفت که مشخصا الی غرق نشده و از ویلا رفته. اما...\n\n سوال اینجاست که بعد از رفتنش چه اتفاقی افتاده؟ آیا این احتمال وجود دارد که الی بعد از رسیدن به تهران پیش نامزدش رفته باشد؟ این احتمال وجود دارد که الی بعد از ملاقات با علیرضا ماجرای شمال را گفته باشد و علیرضا هم که سابقه ی اذیت کردن الی را داشته از روی عصبانیت بلایی سر او آورده باشد. این سناریو از این جهت محتمل است که علیرضا با وجود اینکه دید جسد متعلق به الی نیست شهادت خلاف واقع داد. این مسئله بالاخره بایستی به نحوی حل شود که چرا علیرضا به دروغ وانمود میکند که جسد متعلق به الی است؟ لذا احتمالا علیرضا که مرتکب قتل شده برای پوشاندن جنایت خود از پیدا شدن جسد استفاده میکند تا پرونده ی الی مختومه شود.
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه