داستان فیلم درباره پسر بچه ای هست که توسط یک راهب بودایی در یک معبد، منزوی بزرگ شده و...
فیلم بسیار زیباییه به شرط اینکه روی مفاهیم و اهداف فیلم به خوبی فکر بشه. سبک بسیار نو و لطیفی داره
من این فیلم رو قبلا دیدم ولی اونقدری باهاش ارتباط برقرار کردم که واقعا دوست نداشتم تموم بشه و آرزو داشتم و دارم حتی تویه خوابم که شده یبار تجربه ی این مدل زندگی کردن در اون طبیعت و آرامش و ... رو داشته باشم ... واقعا حس خوبی میده این فیلم ...
نوجوون بودم که این فیلم رو از شبکه چهار دیدم و عاشقش شدم بعد از این همه سال دوباره میخوام ببینمش... هنوز تو ذهنم زنده ست
234 نفر رای دادید شده 8.3 ؟؟؟؟ شما و همه ی اونایی که تو آی ام دی بی رای دادین زیر 10 برید خودتونو بکشید که اصلا هر و از بر تشخیص نمیدید . این فیلم زندگی منو از این رو به اون رو کرد مث نیمرو . لیاقت و جنم داشته باشید یکم یک در صد از زندگیتون اگر این فیلمو درک کنه خودکشی میکنید .
تا موقعی که کودک هستی خامو بی تجربه و نیاز به یک مرشد و استاد که نمود داست در فصل بهار\nدر تابستان وقت میوه دهی توست و اوج جوانی و لذت و شهوت تو.دنبال هوس رفتی شهوت را برگزیدی در پاییز چویش راخوردی بد جواب دادی و تقاصش را دادی\nو در زمستان برگشتیو جبران کردی و شدی راهب شدی استاد شدی مرشد\nنسل های بعد از تو با تو تفاوت دارد\nعالی بود این اثر \n8 از 10
بی شک زیباترین فیلمی که از سینمای کره دیدم همین بوده و بس حتما ببینید
شاهکار
چه فیلم قشنگی بود.
ناموسا خلاصه داستانش خودش یه اسپویله\n\n\nعملا یه ده دقیقش باقی موند :(
فیلم های این کارگردان ارزش نگاه کردن داره
فیلم خوبی بود موضوع فیلم مکافات عمل در این دنیاست نوع غربیش هم پرتقال کوکی کوبریک هست .\n
امتیازم 6
من فیلم های فلسفی رو دوست دارم. یکی از بهترین فیلم های فلسفی بودکه تا حالا دیدم. پیشنهاد من به کسایی که فیلم معنادار دوست دارنداینه که؛برای دانلود کردن این فیلم شک نکنند
خار فیلم
خوش به حال اونایی که تازه میخان این فیلمو ببینن. فوق العادس. 10/10
آیا هدف، وسیله را توجیه می کند؟ آیا نقض یک قاعده اخلاقی برای آموزش یک قاعده اخلاقی دیگر، غیراخلاقی نیست؟ راهب بودایی در ابتدای این فیلم تلاش کرد به شاگرد خود نشان دهد که زندگی همه موجودات قابل احترام است و نباید آنها را اذیت و آزار کرد (نباید مار و قورباغه و ماهی را به بند کشید و کشت)؛ اما این پرسش اخلاقی درباره راهب بودایی مطرح می شود که آیا نگریستن به این صحنه (به بند کشیدن مار، قورباغه و ماهی توسط شاگرد) و آزاد نکردن آنها غیراخلاقی نبود؟ راهب بودایی به این مساله بی تفاوت بود و هدف (آموزش شاگرد)، وسیله (رها کردن مار و ماهی و مردن آنها) را توجیه می کند. کسی که قضاوت میکند، قضاوت هم می شود!
sade va aroom va ziba va por ehsas .fasle bahare aval va hamchenin bahare akhari ke neshon mide fogholade tasir gozar bood .az oon filmai bood ke ta saatha baade didanesh fekro mashghool be khod mikone . beine filmhaye action ke motedavel shode didane in film kheili behem chasbid
استاد رفتار کودک را زیر نظر دارد و مواظب برخورد او با حیوانات و حتی گیاهان است، در این فصلِ آغازین (یعنی بهار نخست یا اولین بهار) است که، پسر بچه بازی بی رحمانه ی خود را با ماهی، قورباغه و مار انجام می دهد، سنگی به آنان می بندد و آن ها را در بسترِ طبیعت رها می کند، اما روز بعد استادش نیز سنگی به او می بندد و به او می گوید که، آن حیوانات را بیابد و از آن بار سنگینی که به آن ها تحمیل کرده رها کند و اگر یکی از آن حیوانات مرده باشد، باقی زندگی ات، باری را روی قلب احساس خواهی کرد». پس از گذشت سالها و همراه با آغازِ تابستان، مادر و دختری ۳ برای درمانِ بیماری دختر که ظاهرن روحی ناآرام دارد به صومعه می آیند و این با آغاز تابستان همسو می شود، دختر برای مدتی در صومعه می ماند و کم کم عشقی عمیق میان او و شاگردِ راهب، که اکنون نوجوانی بالغ شده، شکل می گیرد و او هم در پی دختر می رود و مجسمه ی کوچکِ بودا را هم با خود می برد (کنایه ای به ماده اندیشی پسر، که، گویی معنویت خود را تنها در به همراه داشتن یک مجسمه می جوید) سال ها بعد راهب که سی سال از عمرش گذشته، از چنگِ قانون می گریزد و به معبد پناه می برد (در پاییز)، چون مرتکب قتل دختر (که او را ترک کرده) شده است، پلیس او را دستگیر می کند و با گذشت فصلی دیگر (در زمستان)، همان راهب که حالا بیش از چهل و پنج سال دارد، دوباره به دِیر بازمی گردد، بازی کیم کی- دوک در این نقش و در اپیزودِ پایانیِ فیلم، ادایِ دِینِ او به سال ها حضورش در معبد و فراگرفتن آموزه هایِ بودایی ست. فیلمی اینیمالیستی (جهان وطنی-animalism)، با تاکیدش بر طبیعت و عناصرِ طبیعی، که می توان آنرا بدون آگاهی به نشانه ها و عناصرِ بودایی هم فهمید و از آن لذت برد.
جدای از اینکه بحث کارما در عقاید بودایی به فیلم رنگ و لعاب خاصی داده ، بحث جدال انسان با غریزه بسیار جالب عنوان شده ، تفکر انسان به عنوان یک جزء از کل طبیعت نیز بسیار جالب عنوان شده. ابتدا دیالوگها وجود دارند اما یک دفعه دیالوگها به شدت کاهش میابند،،، به نظر نمیرسد غیر عمدی باشد،،، شاید در قسمتی که دیالوگها کمتر است خود ناخودآگاه ما قرار است خودش را در قالب های گوناگون محک بزند،،، فیلم جالبیست،
به نظر من می تونست بهتر از این باشه..\nو سوالاتی در ذهن بیننده به وجود می اد که جوابی برای ان نمی شه یافت.مگه اینکه مگه اینکه از خود تهیه کنندگان این فیلم پرسید که امکان نداره.
سرگشته چو پرگار همه عمر دویدیم ... آخر به همان نقطه که بودیم رسیدیم\n...\nبه جرات میتونم بگم که کی دوک جز بهترین های تاریخ سینمای آسیاست.
فیلم خیلی خوبیه البته باید فیلم بین حرفه ای باشی تا حوصله ات بیاد این فیلم آروم و ساکت رو ببینی
یه فیلم بسیار عالی ... در واقع این فیلم زندگی رو به تصویر میکشه ... احساسات درونی ی نفر اشتباهاتش طرز تفکرش و عبرت هاش ... و در کنار همه اینا منظره باشکوه فیلم و سبک جالب راهب های بودایی.. لذت بردیم
حتما این فیلم رو ببینید ..... فوق العده اس
حالم بد بود گرفته بودم خسته بودم تصادفا این فیلم را بی تفاوت انتخاب کردم ولی بعدش... هنگ کردم
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه