روسيه، سال 1812. «باريس گروشنکو» (آلن) در انتظار اعدام در زندان، حادثه هايي را که منجر به وضع فعلي اش شده مرور مي کند...
سکانس ما قبل آخرِ فیلم جایی که بوریس ( وودی آلن ) داره چیزایی که در مورد جسم و ذهن آدما فهمیده رو بیان میکنه ، یه قسمتش میگه : \n\nچیزایی بدتر از مرگ هم وجود دارن ، اگه یه شب رو با یه بازاریابِ بیمه گذرونده باشی دقیقاً میفهمید چی میگم ! \n\nاینو عرض کردم که بگم آلن در همه ی فیلماش خوانِش و برداشت خودشو از پدیده های اطرافش کاملاً به صورت شخصی و سلیقه ای بیان میکنه و کاری به این نداره که کسی خوشش بیاد یا نه ، در مورد این فیلمم همین مورد صدق میکنه ولی این معنیش این نیست که چون بعضیا حرف فیلم رو نمیفهمن یا اینکه از فیلم خوششون نمیاد ، کل اثر رو زیر سوال ببرن ، بر خلاف نظر خیلی ها باید عرض کنم این فیلم با در نظر گرفتن حال و احوال امروز دنیا هم حرفای مهمی واسه گفتن داره چه برسه به زمانی که ساخته شده ، شما از دیدگاه ضد جنگ آلن در فیلم بگیرید که چقدر خوب بیهودگی و اهداف جنگ هارو زیر سوال میبره تا برسید به مباحث فلسفی و اعتقادی ابتدایی که حتی امروز هم اکثریت قریب به اتفاق جامعه به خصوص در ایران از درکش عاجزن ، عشق و مرگ فیلم قابل تامل و قابل احترامیه و آلن همیشه فیلمساز بزرگی بوده و هست .
خداست
عاشق بعضی کارهای وودی‌ آلنم. اما این فیلم قطعا جزء اونها نبود. چیز خاصی تو این فیلم ندیدم جز چند مورد طنزهای وودی آلنی.
وااای چقدر لوس بود .. بدجور توی ذوقم زذ
شاخص ترین فیلم وودی الن
من اصلا دوستش نداشتم..برخلاف فیلمهای دیگه وودی آلنی..
یه کمدی کاملا وودی آلنی.قشنگه
دیوانه این فیلمم
عالی ...!
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه