سوئد، قرن سيزدهم. « كارين » ( پترسون ) دختر نازپرورده و باكرهى ملاك ثروتمند، « تور » ( فون سيدو )، قرار است براى روشن كردن شمع به نذر مريم مقدس به كليسا برود. اما در جنگل، چوپانان « كارين » را مورد هتك حرمت قرار مىدهند و سپس او را به قتل مىرسانند...
muggins_bs
فیلم خوب وداستانش قشنگه.ببینیدش
meshkibaf1344
بررسی فیلم چشمه ی باکرگی\n\nدریده شدن معصومیتی که از پیش در درون فروپاشی نسبت ها، تدارک دیده شده بود\n\nآن آتش شروری که در آغاز فیلم با دمیده شدن روشن می شود از پیش... \n\nآن آتش از پیش پتانسیلش در نفرت به بیان نیامده ی اینگری نسبت به کارین وجود داشت. \nآن آتش از پیش پتانسیاش در کابوس هنوز تحقق نیافته ی مادر (مارِتا) در باب دخترش وجود داشت.\nآن آتش از پیش پتانسیلش در احساس به بیان نیامده ی پدر(تور) به دخترش وجود داشت.\nآن آتش از پیش پتانسیلش در اغواگری کارین با لباس های زرینش( که تنها او را دلربا تر می کرد) وجود داشت.\n\nتنها توسط سه جوان بزچران، آن آتش، تحقق خارجی پیدا می کند و درون همه را رسوا می کند.\n\nآن چشمه ی تطهیر کننده ای که در پایان فیلم می جوشد و آتش را خاموش می کند از پیش...\n\nآن چشمه از پیش در خلوص و پاکی ای که در سیر فیلم اینگری با تجربه درونی دست یافته بود، وجود یافت.\nآن چشمه از پیش در اعتراف نابهنگام مارتا به تور در باب حسادتش میان دختر و پدر، وجود یافت.\nآن چشمه از پیش در پاکسازی پدر با ضربه ترکه ها به بدنش و انتقام از احساس خودش( با کشتن آن سه مرد) وجود یافت.\nآن چشمه از پیش در از دست رفتن لباس های زرین ،غرور، اغواگری کارین و هراسش در تقطیع نگاه ها، وجود یافت.\n\nتنها جوشش چشمه ی انضمامی در پایان فیلم، درون متحول شده ی شخصیت ها را جاری می کند.\n\nاین فیلم یعنی سینما، یعنی قدرت مدیوم سینما، یعنی هنر سینما ،یعنی استادیه برای همیشه تکرار نشدنی برگمان \n
dreamer98bowie
به جرات میگم بهترین فیلمی که به عمرم دیدم \nاستادی برگمان با این فیلم به من اثبات شد
Alireza esm
برگمان با اين فيلم قلب آدم را در مشت ميگيره و محكم فشار ميده.\nبرگمان كبير روحت شاد
Lesrarubin1
کسی از اسم دوربین هایی که برگمن با اونا فیلم برداری میکرده خبر داره ؟؟؟ از کسی در این مورد یا اینکه چطور میشه به این اطلاعات دسترسی پیدا کرد چیزی میدونه بگه . ممنون
Miladrohi18
خوب
aminalizadeh915
دیالوگ منتخب من : خدایا تودیدی که کودکم را کشتند و من هم انتقام از کودکی دیگر گرفتم اما جلوی هیچکدام را نگرفتی ... خدایا درکت نمی کنم ... با این وجود اما تقاضای بخشش دارم ...
Base.info
فیلم پر از لحظه های تکان دهنده که چون سیلی های پی در پی فرود میان . پایان فیلم عجیب بود! شماتت و بازخواست دردناک یک پدر از پا درآمده رو بخدا و نذری که بیشتر به یک ریشخند شباهت داره. ریشخند به خدایی که همیشه در تمام لحظه های وقوع فجایع در جهان سکوت میکنه و اینبار ترسان و مستاصل پشت تخته سنگی کنار اینگری پنهان میشه تا حادثه واقع بشه. من هم این خدا رو درک نکردم!
kia.salar.ie
فوق العاده بود. بسیار عالی. روح برگمان کبیر شاد...
kouroshpayande
تو اجازه اش رو دادي \nمن درکت نمي کنم
dashakol777
برگمان فقط اسم بزرگ کرده اونم در زمان خودش . ولی یه بیننده ی آگاه و حرفه ای گول این حرفا رو نمی خوره
saeedmolavi95
در تایید و تکمیل عرایض دوست و برادر گرانقدرم جناب ملک زاده عزیز...\nخطر اسپیول داستان!!\nشاهکار چشمه ی باکره یکی از بهترین نمونه های تاثیر پذیری استاد برگمان از آرا و نظرات فروم کبیر است.....\nنظریات فروم در باب جوهره ی انسان و اومانیزم با محوریت خدا به شدت به صورت اله مان های تکنیکی در فرم فیلم به چشم میان...... در فیلم چه شخصیت کارن و چه اون سه ولگردی که بهش تجاوز میکنند و اون رو به قتل میرسونند هر دو به یک اندازه انسان فرض شده اند. و حتی وقتی ثور پدر خانواده اون بچه کوچک ولگرد رو میکشه ناراحت میشیم و به همان اندازه که برای کارین ناراحت شدیم برای به اصطلاح بدمن های فیلم هم دلسوزی میکنیم....\nفروم معتقده که انسان تنها در بخش کوچک و بازه های مشخص میتواند تغیر کند و تز نیروهای گریز ناپذیر جامعه رو بر همین مبنا بنا میکنه و به خاطر همین شرایط اجتماعیه که ولگرد ها باید ولگرد باشند و پولدار ها پولدار و این گریز ناپذیره اما هردو به یک اندازه انسانند و اون ولگرد ها میتونستند در لحظه ی آخر از قتل کارن صرف نظر کنند و باعث اون تغیر کوچک در خودشون بشند که متاسفانه واقعیت مثل قصه ها خوش نیست....
Javad.M
چشمه ی باکره ی برگمان رو باید بارها دید,فقط به این جمله اکتفا میکنم که در این فیلم چنان هتک حرمت آزار دهنده ای رو شاهد خواهید بود که شاید تنها جاری شدن چشمه ای زلال بتونه مرحمی بر قلب زخم خورده ی مخاظب برگمان باشه...\n
parsa.amini9002
احساس میکنم بعضی از دوستان الکی میان و تعاریف و تمجید میکنند\nدرواقعا انگاری مد بازیه ,امروز برگمان مد هست و فردا فلینی و پس فردا تارکوفسکی و پازولینی و...\nدارم پیش خودم فکر میکنم اگر واقعا دوستان ما اینقدر یه چیزائی رو میبینن که بقیه نمیبینن پس چرا وضع کشورمان این گونه است!\nپس چرا در رفتارتان نشانی از عرفان برگمانی مشاهده نمیشود\n\nدرباره فیلم: اساسا در بعضی اثار برگمان دیدگاه مذهبی خواص خودش رو میتونید مشاهده کنید که ممکنه برای بعضی دوستان خوشایند نباشه\nاین فیلم داستان بسیار ساده و سر راستی دارد که برگرفته از یک باور اندکی! مذهبیست.\nدر طول فیلم احساس میکنی که داره از جووانی بوکوچا داستانی رو میخونی , البته نه یکی از داستان های شاهکارشو!\nدوستان در بعضی مواقع واقعا اغراق میکنند
ahmadghardashfard
درک این فیلم بسیار سخت است
darius1364
بر خلاف بیشتر اثار برگمان داستان ساده ای داره \nحتما ببینید. بسیار زیباست.
gzngsarmadi
سلام، وقتی روی فیلم های قدیمی کلیک میکنم دانلود نمی شود
aminmokhtari68
عالی...فقط همینو میتونم بگم.
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه