«ميشل پوآكار» ( بلموندو )، مردى جوان، بى قيد و بند و بیكار، روزى پليسى را مى كشد. سپس در پاريس با « پاتريشا فرانچينى » ( سيبرگ )، مهاجر آمريكايى آشنا مى شود. ميشل به پاتريشا پيشنهاد مى كند كه با هم به ايتاليا فرار كنند. اما...
خیلی کم
خیلی کم
تمام فیلم یه طرف و اون چهار دقیقه آخر فیلم یه طرف دیگه \nمنظورم درست از صحنه ای که تفنگ دوستش رو قبول نمیکنه تا آخر فیلم - طرز دویدن ژان پل بلموندو و زمین خوردنش ، یا سیگار کشیدنش موقع دویدن ، انگار که فیلم مستنده چون عابر های پیاده همه دارن به دوربین و دویدن بلموندو نگاه میکنن یا موقعی که بلموندو جمله آخر رو میگه واقعا نفرت انگیزی و خودش چشماش رو میبنده و میمیره \nچهار دقیقه آخر فیلم خیلی برام جالب بود و همیشه تو خاطرم میمونه\nبا تشکر
شکی نیست که موج نو سینمای فرانسه رو نجات داد ولی به شخصه تجربه خوبی از دیدن فیلم های موج نو ندارم! هرچند وقت یکبار یدونه می بینم ولی زیاد به مذاقم خوش نمیاد! در آینده باز هم بیشتر باید ببینم... فرانسه است دیگر سینمای عجیبی دارد! \n\nبه هر جهت فیلم از نفس افتاده که اولین فیلم بلند ژان لوک گدار هست(دومین فیلمی که ازش میبینم بعد از Vivre Sa Vie 1962) و به نام موتور محرک موج نو نام برده میشه در کل به یکبار دیدن می ارزید! هرچند تدوین ضعیف و کات های بسیار ابتدایی در فیلم موج میزد و به بیننده شوک های الکی میداد! عابران پیاده هم خیلی رو مخ بودند بر و بر تو دوربین نگاه میکردند(شاید حال نداشتن هماهنگ کنند)! :| هدف فیلم شرح تعاریف مولف از جنس زن و روابط او در قالب عشق هست که با کاراکترهای تراشیده بسیار خوب از پس این مساله بر اومده(هرچند مطابق باتعاریفی که امروز در حوزه روانشناسی از رابطه و عشق میشناسیم که مفهومی 10 ساله است پیام گدار تماما غلط هست! اما در جامعه انسانی ساری و جاری است). آیا در عصر ما میتوان عاشق شد؟ \n\n 6 از 10
بسیار خوب
حیفه وقت . 2 از 10
بزار انگشت های پات رو ببینم ، انگشت های پای یک زن خیلی مهم هستند، نخند!!!\n\nاین دیالوگش برام جالب بود\n
NEMIDONAM CHERA INGHADR AZ IN FILM TARIF SHODE BEHEM NACHASBID KHEILI TAHAMOL KARDAM TA TAMOOM BESHE
باید توجه داشت این فیلم برای 66 سال قبل هست و کارهایی در اون دوران و برای سینمای اون زمان انجام داده که بنده بی خبرم. فیلم جالبی اومد به نظرم که به یک بار دیدنش با توجه به نام بزرگ گدار و همچنین جین سیبرگ می ارزه. دوربین و موسیقی خیلی خوبی داره.من سینمای فرانسه را شدیدا دوست دارم و دنبال می کنم اما این فیلم برام فیلم خاصی نیست. داستان هم چیز خاصی نیست.\n\nدیالوگی از پاتریشیا که میگه زوج ها با هم می خوابن(خود Sleep) اما وقتی می خوابن با وجود اینکه کنار هم ان از هم جدا می شن واقعا بی نظیر بود...حتی احساس می کنم ازون حرف هاست که بوی کلام رومن گاری(همسر جین سیبرگ) و نویسنده ی فرا تثور فرانسوی را میده...\n\n-می گیم که کنار هم می خوابیم اما در واقع از هم جدا می شیم...\n\nباز تاکید می کنم فیلم قابل احترامی هست .
دیدن گدار برام مثل شکنجه شدنه............................
در حد مرگ اشغال
بسیار مضخرف بود...
بهترین و مهم ترین فیلم گدار به اعتقاد بنده...\nجناب مولوی نظرتون راجع به این فیلم چیه و چه نمره بهش میدید؟
از نفس افتادم از این از نفس افتاده 1000 از 10
کلمه‌ی شاهکار با چنین فیلم هایی معنا پیدا می کنه.
«از نفس افتاده» ساخته به یاد ماندنی «ژان لوک گدار» یکی از سه موتور محرک موج نوی سینمای فرانسه بود، این فیلم به همراه «چهارصد ضربه» ساخته «فرانسوا تروفو» و «هیروشیما عشق من» اثر «آلن رنه» . این جریان، فرم و ساختار را از هالیوود وام گرفت و ایده‌های فرانسوی را که از نگاه نو و بی‌پرده هنرمندان سالهای بعد از جنگ برخاسته بود در خود تلفیق کرد. آنها فرم را گرفتند و تفکرات مدرنیته خود را با آن ادغام کردند، چنین بود که موج نو شکل گرفت و تا سالها به حرکت خود ادامه داد. استفاده از کلوزآپهای مناسب و به جا اما به وفور، نورهای غیر متمرکز و کنتراست متوسط که بیشتر در آثار سیاه‌ و سفید این دوره مشهود است و نمایش فراوان بافت شهری، اجتماعی و فرهنگی پاریس شاید عاملی بود که این حرکت را نوعی سبک بدانند.\nکاراکترهای گدار در این فیلم از تراش شخصیتی بارزی برخودارند، آنها خصیصه‌هایی دارند که در یاد می‌ماند، برای مثال حرکت انگشت میشل (با بازی ژان پل بلموندو) روی لبهایش از خصیصه‌های اوست تا جایی که هر گاه ببینیم کسی این حرکت را انجام دهد اشاره می‌کنیم به میشل، از نفس افتاده و ژان لوک گدار. میمیک‌های پاتریشا نشان از دقت فیلمساز در پرداخت شخصیت او دارد و باعث می‌شود که همواره او را غیر قابل پیش‌بینی و شاید دور از دسترس ببینیم. \nنگاه گدار به مقوله زن، در این فیلم تفکربرانگیز است. دید جامعه‌شناسانه او درباره زن و ماهیت او وابسته به فطرت زن است، زن می‌تواند یک قدیسه باشد و یا یک فاحشه، این به خودش بستگی دارد. رفتار عجیب زن و در این فیلم پاتریشیا (با بازی ژان سبرگ) نسبت به محیط یا اجتماع و نسبت به مردی که تلویحاً سرحد آمال اوست نوعی بصیرت روانشناسانه می‌طلبد. به زعم گدار، زن چه در اجتماع باشد و چه در انزوا زندگی کند باز هم یک زن است؛ می‌تواند پاک و یا ناپاک زندگی کند.\nفیلم به طور کلی روایتی تند و شکاک از اوضاع اجتماعی و فرهنگی امروز است. دنیایی که گام به سوی تجدد گذاشته است و همه چیز را در این جریان سریع همچون سیل با خود می‌برد. دنیای «از نفس افتاده» دنیای سیاهی است اما صادقانه است. (برگــــــــــــــــــــــــــــــــرفته از چند سایت)
شاهکار استاد فرانسوی برنده 4 و نامزد 3 جایزه \n
خیلی فیلم خوبیه اگه ندید حتما دانلود کنید
شاهکار.\n
3 دسامبر 1930 روز با شکوهی برای هنر هفتم میباشد.\nبه مناسبت سالروز به دنیا آمدن اسطوره سینما بار دیگر به تماشای این شاهکار(شاهکاری که البته از آن تقلیدهای بسیاری دیده ایم هم در محتوا و هم در فرم) مینشینم.\nتماشای مجدد آثار گدار برای هر سینمادوستی واجب است. بی شک به او و آثارش هر انسان منصفی احترام خواهد گذاشت .
گدار واقعا یاغی درجه ی یک سینماست . او ، تروفو و کارگردانان دیگه ی موج نو با بهره گیری از روشهای جدید و نا متعارف روح تازه ای به سینمای سنتی فرانسه دمیدند و لوکیشن هارو از استودیو ها به خیابان ها و به میان مردم آوردند . از نفس افتاده یکی از بهترین فیلم های موج نوئه و تمام المان های این جنبش رو در خود داره . یکی دیگه از نکات فیلم حضور ملویل در دقایقی از فیلمه که خودش یکی از منقدین موج نو بود .
فیلم بسیار بیخودیه مثل بقیه فیلم های گدار\nنه جذابه نه حرف گنده ای داره\nبردذاشت بازیگر زن فیلم از عشق ها که منو کشته ! \nمیره میشینه پیش اون یارو ببینه عاشق کدومشونه!
فیلم بسیار زیبا با یه فضای جالب و دوسداشتنی و برخی اشارات تامل برانگیز به روابط آدما با هم.
یکی از معنی دار ترین ها
کلمه ای برای وصف فیلم های گدارد پیدا نمیشه
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه