در سال 1944، گروهانی از سربازان آلمانی در جبهه های روسیه از ترس و سختی جنگ به ستوه آمده اند. در این زمان مرخصی که "سرباز ارنست گروبر" مدتها منتظرش بود مورد قبول واقع می شود. او پس از بازگشت به خانه در آلمان متوجه بمباران می شود. وقتی او با نا امیدی به دنبال پدر و مادر خود می گردد با "الیزابت کروس" برخورد می کند و...
مکاشفه ای عمیق و بغایت زیبا در باب جنگ و آثار دهشتناک آن و در امتداد آن عاشقانه ای متین و آرام میان ارنست و لیلو در دل خرابه های جنگ و سرنوشت گریزناپذیر آنها در جهانی تهی از امید همراه با پایانی منقلب کننده
\nاین ملودرام ضدجنگ و ضدنازی، داستان زوج جوان وناکامی است در جامعه ای رو به انحطاط... داگلاس سیرک توی این فیلم با برانگیختن احساسات مخاطب، ما رو متوجه کاستی ها و ناراستی های نظام های اجتماعی می کنه... زمانی ژان لوک گدار درباره این فیلم گفته بود من هیچ موقع آلمان زمان جنگ رو اونقدر که با دیدن این فیلم شناختم، نشناخته بودم...
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه